مسائل ازدواجهمه مقالات

در زندگیتان هرگز همسرتان را به طمع نیندازید

در زندگیتان هرگز همسرتان را به طمع نیندازید :

همسرتان را گول نزنید. به او نگویید اگر این کار را بکنی آن کار را برایت می کنم ؛ این کار خطرناک است.

به همسرتان نگویید اگر با پدر و مادر من کنار آمدی بعد من تو را سفر می برم یا ازت طلاق می گیرم یا طلاقت می دهم.

یک چنین تعهدید هایی آدم ها را در یک جایی در زندگی تَقی و با یک تلنگر می شکنند و دیگر نمی شود آنها را درست کرد.

مثل آدمی که سرش را ببرید و دوباره بخواهید آن را سر جایش بگذارید.همسرتان را تهدید نکنید ، نه بچه‌هایتان را و نه همسرتان را.




– تَنَبُه ندهید.

برخی از شما متخصص تنبه دادن هستید. یعنی احساس گناه ، احساس پشیمانی ببین چه کردی؟

ببین چه بلایی سر من آوردی؟

حتی شما دیده اید ، برخی اوقات فرزندتان می گوید مامان ، شما دستتان به ظرفی می خورد و می شکند ، بعد شما می گویید: دیدی چه کردی؟

نمیذاری آدم ظرفش را درست بشوره. یا ببین مادرم اومد اینجا تو باهاش این کارها را کردی رفت و مرد.




حالا بیا بار احساس گناه را بنداز گردن من این تنبیه و پشیمانی را ندهید.

– تنبیه نکنید.

این تنبیه کردن معنایش این است که مجازاتش نکنید برخی اوقات فرض کنید بعد از آن حرفی که به مادرم زدی ، از رابطه ی جنسی دیگر خبری نیست.

خانم ها معمولاً این حرف را می‌زنند که از نظر احساسی یک زن باید حالت خوبی داشته باشد نخیر این حرف کمی درست است ولی نه کامل.

به علاوه خودتان را عوض کنید. شما اگر از نظر احساسی در مورد غذا هم همین طور باشید وقتی که احساستان بد است غذا نمی خورید تا بمیرید؟!

فروشگاه الو کالا

به من نگویید نمی دانید بنده متوجه ی مسئله ی احساسی و عاطفی هستم ، ولی احساس و عاطفه سیستم را یک دفعه درب و داغان نمی کند.

مگر این که شما دنبال بهانه بگردید.بنابراین همسرتان را تنبیه نکنید به خاطر کاری که با من کردی یا اتفاقی که افتاد برو دنبال کارت.

شک و سوءظن :

اولاً به شما بگویم آدم شکاک و آدم سوِظنی از یک جایی که می گذرد ، وارد یک بیماری می شود که به سیستم مغزی اش مربوط می‌شود یعنی بر می‌گردد به آنچه که در مغزش تجزیه و تحلیل می‌کند و حرکت می کند و خیلی از اوقات این مسئله یک بیماری و آسیب فراوان است.

شک و سوءظنبسیاری از مردم هستند که مسئله ی همبستگی را رابطه ی علت و معلول می گیرند. یعنی وقتی دو چیز باهم هستند، فکر می‌کنند این ها علت و معلولند.

در حالی که نیستند مثالی که همیشه بنده میزنم این است که شما اگر یک میلیون اتومبیلی که دارای چتر است با یک میلیون اتومبیل که دارای چتر نیست را در رابطه با میزان تصادف مورد بررسی قرار دهید

می بینید اتومبیل هایی که داخل آن چتر هست ۲ تا ۴ برابر بیشتر تصادف کرده اند پس بنابراین می توانید این نتیجه را بگیرید که اگر در اتومبیلتان چتر بگذارید تصادف می‌کنید و اگر چتر را بردارید تصادف نمی کنید.

در صورتی که واقعیت مسئله ‌این است که هیچ ارتباطی بین چتر و تصادف وجود ندارد.فقط در یک جایی که بارندگی و برف باشد چون بیشتر چتر استفاده می کنند سبب می شود که تصادف بیشتر باشد.

بنابراین بارندگی است که سبب تصادف می شود.

اینجا موضوع همبستگی است نه علیت.

به طور مثال مادر همسرتان به خانه ی شما آمده و اخلاق همسرتان بد شده است و این به خاطر این نست که مادرش علیه شما حرفی زده بلکه به خاطر خیلی چیزهای دیگری می تواند باشد که از خود شما یا از او سر زده که مطلقا به مادر او ارتباط ندارد وای بسا آن مادر ، فرزندش را نصیحت کرده و توصیه کرده که با همسرت چنین و چنان باش.

نتیجتاً مواظب همبستگی و مسئله ی علیت باشید.

مراقبت تقدم و تاُخر زمانی باشید. خوب خودت

بسیاری از ما وقتی اتفاقی می افتد و اگر اتفاق دیگری، پشت اتفاقات قبلی بیفتد متاسفانه این ها را به هم مرتبط می کنیم.

این باز یک آسیب به سیستم مغزی است و انواع فراوان دیگری نیز دارد.نتیجه ای که می خواهم بگیرم این است که اگر آدم شکاک و سوءظنی هستید ، پارانوئید هستید این یک بیماری است این مسئله را باید جدی بگیرید.

این مسئله را با کوشش کردن ، با خوب بودن ، با گزارش گرفتن ، با پاک بودن یک آدم دیگر نمی شود درست کرد.

مخصوصاً اگر شما ازدواج کرده اید ولی با کسی بیرون رفتید که شکاک است و سوءظن دارد و تا زمانی که معالجه نشده بهتر است بروید دنبال کارتان.

برای این که اصلاً رفتارش مهم نیست بلکه آن حالی که به او دست می‌دهد تازه وقتی بیشتر می‌شود که شما خیلی خوبید برای این که آن وقت است که او نگران می شود که ببین چقدر دارد با پنهان‌کاری کارش را می کند که من اصلاً نمی فهمم.

بنابراین به میزانی که شما خوب باشید ، او شکستش بیشتر می شود. در نتیجه مسئله ی شک و سوء ظن مهم است.

شک و سوءظن

نکته ی دیگری که برای من مهم است این است که حتی شک در مورد یک موضوع خوب ، آسیبش بیشتر از یک واقعیت بد است.

در شک نیز زندگی نکنید اگر شکی و سوءظنی دارید دنبالش را بگیرید. اگر لازم است تحقیقتان بکنید و خاطر خودتان را آسوده کنید.

با شک زندگی کردن شما را از پا در می‌آورد و متاسفانه بسیاری از ما با شک زندگی می کنیم که دلایل خاص خودش را دارد و بالاخره از پا در می آییم و رابطه را خراب می‌کنیم.

بدون این که حتی ضرورتی داشته باشد و ای بسا اگر در آغاز شک مان را مطرح می‌کردیم این مسئله و مشکلمان را حل می‌کردیم.

در زندگیتان صمیمانه و صادقانه حرفتان را بزنید و اگر انتظار حل و اثبات مسئله را دارید ، بخواهید و پرونده را ببندید و کنار بگذارید. خوب خودت

خشم و عصبانیت :

امروزه تکنیک هایی وجود دارد که به جای روزی هزار بار خشمگین شدن می توان روزی ده مرتبه خشمگین شد.همه ی آدمها خشمگین می شوند.

در کتابی تحت عنوان خشم و عصبانیت دقیقاً تلاشم این است که دو تا آدم با یک حادثه یا در یک روز با حوادث عین هم رو به رو می شوند که یکی ده دفعه خشمگین می شود ، یکی هزار دفعه.

این را می دانید و به راحتی این آدم می تواند هزار را به ۲۰۰ و ۳۰۰ یا۱۰ برساند. به هر حال من و شما خشمگین می شویم.

عصبانیت عبارت است از یک نوع رفتار نامناسب که انتخاب من و شما است اما خشم چنین نیست انتخاب نیست. هیچ آدمی عصبانی نمی شود.

پس ما خودمان را عصبانی می کنیم اما ما را خشمگین می کنند. انسان به خاطر باورهایش خودش را عصبانی می کند برای این که دلش می خواهد.

عصبانیت چون انتخاب من و شماست، بهتر است آن را حل کنیم و در مجموع خشم و عصبانیت عشق را به بی تفاوتی می برد.

خشم و عصبانیت

چون عشق هرگز تبدیل به تنفر نمی شود. اگر یک کسی را دوست داشتید یا عاشقش بودید و از او متنفر شدید ، باید بدانید که هیچ وقت عاشقش نبودید. همچنین رابطه ، به تنفر کشیده می شود.

هیچ کس با آدم خشمگین و عصبانی نمی تواند زندگی کند برای این که خشم و عصبانیت ریشه ی آدم را می سوزاند ، درست مانند حسادت.

خشم ، عصبانیت و حسادت دقیقا ریشه را میسوزاند ، ریشه ی وجودی انسان را می سوزاند بنابراین خشم و عصبانیت تان را حل کنید.

به یاد داشته باشید بچه ها با خشم و عصبانیت از پا در می آیند ، همچنین خشم و عصبانیت را یاد می گیرند و اگر شدید باشد ، خودشان را با شما Identify می‌کنند که فاجعه است یعنی غمگین می شوند ، نگران می شوند و از پا در می آیند. خوب خودت

بچه نمی تواند نعره بشنود تمام این داستان هایی که درباره ی دیو سیاه و دیو سفید می شنوید ، دقیقاً فریاد پدرهایی است در طول تاریخ توسط مادربزرگ ها ساخته شده.

برای این که بتوانند پیامی بدهند اما نمی دانستند چه می کنند. در حقیقت آن دیو سفید و سیاه که نعره می کشد و به آسمان می رود ، دقیقاً یک مرد عصبانی است.

بچه ها تحمل چنین چیزی را ندارند به من هم نگویید بچه ها آدم را عصبانی می کنند شما تصمیم گرفتید عصبانی شوید لطفاً آن را حل کنید.

« دکتر هلاکویی »


ممکن است در رابطه با مقاله نبایدهایی که باید در زندگی زناشویی بدانیم - بخش ۲ به این مطالب هم علاقه داشته باشید:

💡چرا مسئله احتیاج و نیاز در زندگی مشترک بسیار مهم است؟

💡نکاتی که درباره ی هدف در زندگی مشترک باید بدانید

💡آیا می دانید دلایل عمده فرار از ازدواج چیست ؟

💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید .

این مطالب را هم حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا
Exclamation Triangle Check code