چرا این قدر دست و پا چلفتی و بی عرضه ام ؟
دست و پا چلفتی و بی عرضه ام
میدانم صندلی کجاست اما موقع رد شدن همیشه به صندلی برخورد می کنم.
همیشه پایم به همان سیم گیر میکند و هنگام خارج شدن از در شانه ام به آن می خورد. اگر چیزی افتادنی باشد آن را می اندازم.
دائم دسته گل به آب می دهم و همه چیز را درب و داغان میکنم.
تحلیل دست و پا چلفتی و بی عرضه ام :
آیا موردی بهعنوان سانحه پذیر بودن وجود دارد؟
خیلی بعید است که شما از لحاظ ژنتیکی زمینه ی دست و پا چلفتی بودن را داشته باشید.
اگرچه بیماری ای مثل عدم تعادل گوش داخلی می تواند به وجود آورنده ی چنین رفتارهایی باشد، اما بیشتر به نظر می رسد این مشکلات روانی باشند نه جسمی.
ممکن است خود را توجیه کنید که اساساً فرد بیتوجهی هستید یا مسئله ای ذهنتان را مشغول کرده، اما ناشی گری های مداوم در نتیجه ی مشکل بزرگتری است.
این مشکل بزرگ همان انتظار داشتن و متوقع بودن است. اگر خود را فردی بی دست و پا می دانید آنگاه رفتار شما با تفکرتان هماهنگ می شود.
ممکن است خود را همان کودک بی دست و پایی ببینید که هنوز هم توپ از دستش می افتد و یا از روی دوچرخه پرت می شود.
کودکان قبل از اینکه حس شناختن شخصیت در آنها شکل بگیرد قادر به درک و شناخت رابطه میان خود و دنیای اطرافشان نیستند.
آگاهی از هویت فردی، خصوصیتی است که شما به مرور زمان کسب می کنید و چیزی نیست که با آن به دنیا آمده باشید.
شاید حس شناخت شخصیت یا هویت فردی تان به طور کامل توسعه نیافته است. نمیدانید در چه نقطه از زندگیتان قرار دارید.
عدم هماهنگی در شما میتواند در نتیجه ی فقدان آگاهی از حضور واقعی تان و خود انگاره ی ضعیف تان باشد.
برعکس، افرادی که تصور سالم و صحیح از خود دارند با اعتماد به نفس بیشتری عمل می کنند. تعادل همان مسئله ی انتظار از خود است که در اعتماد به نفس ریشه دارد.
فقدان تعادل ممکن است به دلیل بی هدفی در زندگی یا نداشتن مسیر و جهت مشخص شدیدتر شود.
جمله ی ⟨نمیدونم دارم کجا میرم⟩ باوری از که نمود مادی می یابد.
به همین دلیل احتمالاً در مسیریابی هم ضعیف هستید.
علاوه بر این ها ممکن است خشم و عصبانیت زیادی شما را احاطه کرده باشد.
آیا تا به حال متوجه شده اید که هر زمان بی حوصله و بد اخلاقید بیشتر دست و پا چلفتی می شوید؟اغلب از عصبانیت های سرکوب شده به شکل خود آزاری نمود پیدا می کنند.
راهکار دست و پا چلفتی و بی عرضه ام :
موانع کوچکی را در اتاق نشیمن خود قرار دهید.
این تمرین تعادل، هماهنگی، آگاهی و ادراک شما را افزایش می دهد.
چند صندلی و اجسام دیگر را در وسط اتاق بگذارید تا بتوانید از کنار، یا از روی آن ها عبور کنید.
در دفعات اول این کار را به آرامی انجام دهید، اما در دفعات پنجم یا ششم سرعت خود را زیاد کنید و با اعتماد به نفس راه بروید.
این کار را هر روز به مدت ۵ دقیقه تکرار کنید تا زمانی که به این نتیجه برسید که می توانید در خانه و یا خارج از خانه بهتر راه بروید.
انتظارات مثبت را جایگزین انتظارات منفی کنید.
به رویدادهای مهم زمان کودکی یا نوجوانی تا که پیام آور این نکته بوده است که شما فردی دست و پا چلفتی، بی عرضه و از نظر جسمی ضعیف بوده اید، فکر کنید. آیا همیشه آخرین نفری بودید که برای یک تیم ورزشی انتخاب می شدید؟
آیا برادر بزرگتر به خاطر اینکه نمیتوانستید مثل او سریع بدوید شما را مسخره میکرد؟
تصمیم بگیرید که دیگر اجازه ندهید چنین اتفاقات منفی قدرت را از شما سلب کند.
به مواقعی که فکر کنید که کارها را با هماهنگی و مهارت جسمی بالایی انجام داده اید و از حالا به بعد دائماً کارها را به همین شکل انجام دهید و هر زمان که ممکن بود آنها را تقویت کنید.
فعالیت جسمی جدیدی را برگزینید.
اگر برایتان مشکل از تا مواردی را که در گذشته توانسته اید با هماهنگی و تعادل عمل کنید به یاد آورید،اکنون وقت آن است که مهارت های خود را توسعه دهید.
فعالیتی را انتخاب کنید که برایتان خیلی مشکل باشد و در عین حال از آن لذت ببرید. پیاده روی، بولینگ،گلف، جودو، تنیس روی میز، دویدن، دوچرخه سواری یا کلاس های دفاع شخصی از جمله ی این فعالیت ها هستند.
سعی نکنید که رکورد بزنید، فقط تا جایی که ممکن است از تمرین بدنی خود لذت ببرید و به مرور زمان در آن پیشرفت کنید.
نقشه ای از هدف زندگی تان ترسیم کنید.
شفاف بودن اهداف کلی زندگی، اغلب باعث ایجاد تعادل جسمی می شود.
بنابراین نقشه و یا جدولی تهیه کنید که دقیقاً هدفتان را بیان کند. مثلاً قصد دارد تا سال آینده چقدر پول در بیاورید؟در پنج سال آینده چطور؟
در زمان بازنشستگی؟ آیا در مسیر صحیح قرار گرفته اید یا نیاز دارید روش دیگری برای خود برگزینید؟
اهداف سرمایهگذاری شما چیست و تا چه حد در این سرمایهگذاری خوب عمل می کنید؟ برای خود ارتقایی چه برنامه ای دارید؟آیا میخواهید برای کسب مدرک بالاتر تحصیل تان را ادامه دهید، درس حقوق، پزشکی بخوانید یا زبان جدیدی بیاموزید؟
برای کسب مهارت در این زمینه ها چه مقدار زمان برای خود در نظر گرفته اید؟این راه را در مورد هر آنچه که برایتان اهمیت دارد ادامه دهید.
وقتی توانستید اهدافتان را شفاف ببینید، حس قدرت مندی از هدفمندی و جهت داشتن، کسب خواهید کرد و به همان اندازه برای تحقق بخشیدن آنها اطلاعات کافی در اختیار خواهید داشت.
وقتی به طور مرتب این نقشه ی زندگی را مورد بررسی قرار دهید، چگونه ممکن است راه و هدف تان را گم کنید؟
« دیوید جی . لیبرمن »
💡چرا احساس از دست دادن چیزهای با ارزش را دارم ؟
💡چرا من همش خسته ام و میگم حال ندارم باشه بعداً انجامش میدم
💡چرا مدام نگرانم که مبادا اتفاقی برای عزیزانم بیفتد ؟
💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید .
اصلا متن واقعی و خوبی نبود . من خودم اینجوریم. چون اعتماد به نفسم پایین بود و یا در کودکی تحقیر شدم نبوده، بلکه برعکس چون این اتفاقات خوردن به اجسام و غیره زیاد برام پیش میاد نسبت به خودم حس بدی پیدا کردم تازه بازم سعی میکنم اعتماد به نفس داشته باشم.
لطفا بیشتر تحقیق کنید