با ترس از تغییر و دگرگونی درانتخاب همسر چه کنیم؟
ترس از تغییر و دگرگونی درانتخاب همسر
ترس از تغییر و دگرگونی درانتخاب همسر و تغییر نظر خودمان است.
بسیاری از شما می ترسید که اگر با فردی ازدواج کردید و شش ماه دیگر اگر نخواست زندگی را ادامه دهد پس چی نمی شود؟
یا اگر یک سال دیگر فکر کردید که اشتباه کردید پس چه میشود؟
یا اگر یک شخص دیگری پیدا شد چه میشود؟
بنابراین خیلی راحت و آسوده وحشتی می توانیم داشته باشیم از این نظر که ممکن است نظرم عوض شود در این گونه موارد
دو نکته مطرح است:
یکی اینکه همیشه این احتمال هست ولی بسیاری از اوقات با انتخاب اول موضوع بعدی منتفی است یعنی روزی که می خواهید خانه بخرید خانه را بالاخره میخرید همیشه احتمال دارد یک خانه دیگری که بهتر و ارزانتر است پیدا شود ولی من و شما نمی توانیم به امید اینکه بهترین و ارزانترین جا را حتماً پیدا میکنیم این خرید اولیه را انجام ندهیم.
دوم اینکه بسیاری از مردم هستند چون میخواهند مطمئن بشوند هیچ زنی یا مردی بهتر پیدا نمی شود می خواهند همه زنها و مردها را امتحان میکنند ما چنین امکانی نداریم بالاخره ما باید با یک مقدار اطلاعات آگاهی کم انتخاب کنیم و این پایان کار باشد اگر غیر از این باشد میتوانیم کاملاً به هم بریزیم.
این مطالب راحتما بخوانید: |
بنابر این احتمال دارد نظر و عقیده تان عوض بشود و عیبی هم ندارد که عوض شود زیرا در همه این زمینهها مانند وقتی که سفارش غذا دارید یا لباس پوشید و یا خانه خرید و یا به یک سفر رفتید میتوانید پشیمان شوید البته خیلی از اوقات هم ویژگی روانی شماست که پشیمان می شوید
چون شما دو چیز را مقایسه می کنید:
۱-گذشتهای را که خاطرهاش وجود دارد با واقعیت امروز مقایسه میکنیم زیرا امروزه از نظر علمی ثابت کردهاند اصلاً این مقایسه درست نیست مثال:شما تشریف ببرید به یک جا و چلوکباب می خورید بعدا مقایسه میکنید با چلوکبابی که یکسال قبل یا ۵ سال قبل یا ۲۰ سال قبل در یک شهری خوردهاید اکثر ما فکر می کنیم دو واقعیت را داریم با هم مقایسه میکنیم در حالی که عمل کردن این چنین نیست. شما تخیل و خاطره گذشته را که کاملاً یک چیزه دیگر شده است و ابداً آن چیزی نیست که در لحظه بوده است را با واقعیت امروز مقایسه می کنید.
۲–بسیاری از شما پشیمان نمی شوید که ازدواج با این آدم ازدواج خوب و درستی نیست ولی ازدواج با آدم دیگری خوب و درست میبود یا میتواند باشد اصلاً به واقعیتها نمی خورد بنابراین نمی توان واقعیت را با خاطره و احتمال او را با واقعیت مقایسه کرد در این زمینه خیلی باید دقت کرد و بعد از آن ۱۰, ۲۰, ۳۰ درصد تفاوت اصلاً معنی دار نیست.
یعنی اگر شما فکر میکنید که با یک آدمی ۲۰, ۳۰درصد میتوانستید خوشحال تر و خوشبخت تر باشید اصلاً فراموشش کنید حتماً اشتباه میکنید این میل شماست که در آن مسیر دارد حرکت می کند بگذریم از این که دیگر چاره ای ندارید.
بنابراین قرار این نیست وقتی که ازدواج میکنید اگر زن هستید همه مردها و اگر مرد هستید همه زنها برای شما دست و پا بزنند و به اصطلاح برای شما بمیرند. این بازی و پرونده را ببندید و کنار بگذارید درست مثل کسی که بچه آورده است و شما نمی توانید بعد از اینکه بچه به دنیا آوردی بعضی اوقات فکر کنید و چه ندارید و یا نگویید بچه را میدهیم به کسی ببرد! یا می خواهید بچه را بفروشید و می گوید آقا کسی بچه می خواهد؟؟!!
چون حوصله مان سر رفته است یادمان باشد برخی از آنها با یک انتخاب موضوع تمام است.به علاوه از نظر علمی شما با هر انتخابی امکان انتخاب های دیگر را از بین می برید شما اگر سوار یک هواپیما شدید برای شیرازدیگر نمی توانید بگویید دلم میخواست الان مثلاً در خیابانهای اسپانیا رانندگی میکردم یا بگویید دلم خواست مثلاً می رفتم ایتالیا شما در هواپیمایی که سوار شدید مقصد مشخص است و نمی توانید اصرار کنید در را باز کنند و شما را پیاده کنند!!! و فکر کنید به هدفتان رسیدهاید!!!
بنابر این نمی گویند عقیده و نظرتان عوض نمیشود ولی درست است بپذیرید که ما بر اساس علم موجود و احساسات و عواطف امروز و احتیاجات امروز تصمیم می گیریم نه با احتمالات آینده یا با توجه بهشرایط گذشته که با واقعیت ها نمیخواند و غالب اوقات هم اشتباه میکنید.
منبع :دکتر هلاکویی
این مطالب راحتما بخوانید: |