اعتیادهمه مقالات

ازدواج با فردی در خانواده معتاد آری یا نه ؟ (پاسخ دکتر هلاکویی)

پرسش:

فردی از یک خانواده ی معتاد برای خواستگاری آمده ، اما خود آن شخص از نظر منتالی و فیزیکی سالم است و بسیار لایق ، نظرشما در این رابطه چیست؟

پاسخ:

لغت اعتیاد و شدت لغت اعتیاد را باید دانست که تا چه اندازه است.
معمولاً ما آسیب می خوریم ، یعنی وقتی که در خانواده‌ای اعتیاد وجود دارد، حتی اگر این اعتیاد قبل از تولد باشد، می تواند در سیستم ژنتیکی هم به گونه‌ای بیاید.
امروزه می دانیم مثلا افرادی هستند که اعتیاد به الکل دارند،
“یک درصدی از آدم های الکلی به خاطر تمایل ارثی یک چنین گرایش و تمایلی دارند”
و یا الکل در بدن آنها به نوعی اثر میگذارد که ده یا صد برابر بیشتر از دیگران است ، و احتمال زیاد دارد که الکلی بشوند.
پس بنابراین باید دانست ماجرای اعتیاد چه نوعی بوده و زمینه های ارثی چه هست و در چه اعیامی بوده و این پسر یا دختر در چه محیطی بزرگ شده است.
چون خیلی از اوقات اگر مثلاً پدر من معتاد بوده روی من یا خواهر من به گونه‌ای مجزا و هر کدام به گونه ای جداگانه تاثیر می گذارد.
مهم است که این اعتیاد تا چه اندازه آشکار یا پنهان بوده است،  چون خیلی از اوقات خانواده هایی هستند که پدر و مادرها معتاد هستند و بچه ها آن را به عنوان یک امر عادی می دانند و این موضوع ممکن است به خودی خودش تاثیری داشته باشد، ولی برچسب و موضوع اعتیاد آنها را اذیت نمی‌کند.
مهم این است افراد معمولاً از یک حادثه ی خوب یا بدی ، یک برداشتی می کنند. یک عده کاملاً برداشت منفی یک عده می‌توانند از آن موضوع برداشت مثبت بکنند.
پس در چنین موارد باید با یک هشدار و انتظار روبه‌رو شدن با خطر را داشت.دقت را ضروری می‌کند اما حکم را نمی شود دقیق صادر کرد.
یک مقداری خطر هست به ویژه معمولاً پدر و مادر مثلاً معتاد ویژگی‌های روانی دارند که در آن قسمت مربوط به تربیت خودشان، گرفتاری به وجود آورده اند.
بنابراین حتی خیلی از اوقات وقتی که شما بفرمایید که من با یک معتاد زندگی کردم یا می کنم، یا ازدواج می خواهم بکنم،  خود این به عنوان یک علامت است پس خود شما یک مسائلی را داشتید که به سمت یک چنین آدمی کشیده شده اید و یک چنین آدمی هم به شما علاقه مند شده این خودش علائم هشدار دهنده است.
مثل یک چیزی است که شما ۹۵درصد در بدن کسی می بینید که چیزی نیست و ۵ درصد ممکن است که علامت و نشانه ی خطری باشد.
پس آن را بایدآزمایش کنیم تاخاطر من از این بابت آسوده بشود و دقت بیشتری لازم دارد ولی معنای خاصی ندارد.

پرسش:

دختر خانمی که تازه پزشک شده با پسری نامزد کرده اند که ایشان هم جراح است ، بعد از چند ماه بعد از نامزدی متوجه شده اند که از پنج نفر از اعضای این خانواده چهار نفر معتاد به هروئین هستند و تنها این پسر سالم است. آیا این فرد برای ازدواج مورد اعتماد و مناسب است؟

پاسخ:

اینها علائم خطرناکی است. اشکال کار در این است که
“عامل اعتیاد، ممکن است برای یک فردی کوره ی آتشی باشد که از او بهترینش را در بیاورد و همه ی ضوائد و اضافات را از او بگیرد اما خطر سوختن قسمتهایی از بدن را هم دارد.”
چون این کار به هر حال با اشکال همراه است در ضمن مفهوم اعتیاد مفهوم مثبت و منفی دارد یعنی آدم معتاد که به سمت مشروب و مواد مخدر و قمار و سیگار و تنوع پرستی جنسی می رود این احتمال را دارد که از طرف دیگر به سمت علم و مذهب و کار بی افتد، که این ها هم وقتی که از نوع تند و شدید خودش برخوردار است به عنوان یک نوع اعتیاد است برای این که ریشه هایش هم یکی است.
به همین جهت بسیاری از اوقات آدم های معتاد به مواد مخدر به یک‌باره مذهبی و روحانی می‌شوند و فکر می‌کنند که این ناشی از یک دگرگونی است.
اما واقعیت مسئله این است که بیشتر آنها (نه همه) از یک اعتیاد به اعتیاد دیگر رفته اند و حالا گاهی یک اعتیاد پذیرفته شده است و یک اعتیاد پذیرفته شده نیست، خود ماجرایی است جداگانه.
و رفتن این پسر به دانشگاه پزشکی می‌تواند یک نوع اعتیاد باشد و منظور از اعتیاد این است که:
۱- مجبور است این کار را بکند
۲- از آنچه که انجام می دهد لذت نمی برد
بنابراین وقتی که من کاری را به اجبار انجام می‌دهم و از آن لذت نمی برم ، حالا اگر ظاهراً  وجهه ی اجتماعی هم داشته باشد آن قسمتش درست است.
ولی از درون مرا از پا در می آورد، در یک خانواده ی پنج نفره با چهار نفر معتاد تقریباً مثل این است که من چهار دفعه تصادف کرده باشم، وهمه ی آدمهای همراه من مرده باشند و من جان سالم به در برده باشم.
احتمال این که در حق من معجزه شده باشد هست ، و من انکار نمی کنم.
دقت جدی می خواهد و در این جا من می گویم احتمال خطر و آسیب و انحراف بسیار زیاد است ولی
“هیچ کسی را به خاطر شرایطش یا پدر و مادرش و به خاطر محیط اطرافش نمی‌شود از قبل برای محکومیتش و یا گناهکاری اش حکمی صادر کرد.”
ولی دقت بسیار بالایی را لازم دارد و وارد کار حرفه‌ای می‌شود، چون ممکن است شما با یک آدم بسیار پرکاری روبه‌رو شوید که این هم به نوعی اعتیاد دارد، که باید هفته ای ۱۲۰ ساعت کار کند و بنابراین باید از یک بی حسی و بی احساسی عمیق رنج ببرد و در کوتاه مدت درست مثل آدم معتادی که بعد از استفاده از مواد مخدر یک حالی پیدا می کند او هم وقتی که به موفقیت هایش و پیروزی هایش و آینده ی درخشانش فکر می‌کندو با شما رفت و آمد می کند و در ضمن می خواهد با شما خانواده‌ای تشکیل بدهد و درست می خواهد بر خلاف خانواده اش باشد ، یک هیجانات و حالات خوبی را در او می بینید.
ولی واقعیت مسئله این است که وقتی که با او ازدواج کردید می بینید که مثلاً ۶ ماه بعد از آن به دنبال این است که در دو یاسه بیمارستان کار کند و یاهفته‌ای مثلاً ۸۰ یا ۹۰ ساعت در کار جراحی اش باشد.
برای خودش از نظر کاری و برای دیگران، از نظر جراحی، می‌تواند مفید باشد ولی برای همسرش یک فاجعه است و برای بچه هایش یک ویرانگر تمام و کمال است.
به همین جهت است که ماجرای اعتیاد بسیار پیچیده است.
این جمله ی آخر است که عرض می کنم:
معمولاً اعتیاد از نظر علمی گفته می‌شود که این یک بیماری خانواده است و بنابراین اگر در بدن، فقط دست و پای من آسیب ببیند ، ولی واقعیت این است که کل سیستم بدن هم معمولاً آسیب می بیند.
بنابراین وقتی که ⅘ خانواده ای، یا یک بدنی دچار آسیب شده و در خصوص سلامت کامل آن ⅕ همیشه باید تردید داشت.
باید با دقت این موضوع را ارزیابی کرد. خودش علامت خطر و پرچم قرمز و بسیار جدی و بزرگی است ولی تا چک نشود نمی شود حکمی صادر کرد.
منبع : «دکتر هلاکویی»

این مطالب را هم حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا
Exclamation Triangle Check code