چرا احساس می کنم از لحاظ اخلاقی برتر از دیگرانم ؟
از لحاظ اخلاقی برتر از دیگرانم
میدانم چه چیز درست و چه چیز بهترین است و دوست دارم دیگران را ارشاد کنم. احساس می کنم شیوه ی زندگی بسیاری از افراد غلط و نادرست است، در حالی که شیوه ی زندگی و اخلاقی من بی عیب و نقص و بهترین است.
تحلیل از لحاظ اخلاقی برتر از دیگرانم
اگر شما فردی با اخلاق هستید و زندگی تان تماما بر اساس صداقت و پاکی استوار است، پس شخصی نادر و منحصر به فردید. حال اگر اعمال تان به کلی با آرمان هایتان مغایرت داشته باشد، نشانگر فاکتورهای متعددی است.
اگر پرهیزکاری تان افراطی و نادر است، شاید دچار «حجب ناشی از ترس» شده اید. در این وضعیت از انجام دادن کارهایی که به شدت به آنها تمایل دارید می ترسید، بنابراین شروع به نکوهش آنها می کنید تا بدین وسیله بتوانید خود را از گرفتار شدن در چنین ترسی برهانید.
شاید فضیلت اخلاقی شما برای مقابله با احساساتی باشد که با آنها راحت نیستید و نمی خواهید که با آنها روبه رو گردید. اگر حس حسادت، رشک، تنفر یا هر احساس منفی دیگری داشته باشید به جای بررسی کردن و مواجه شدن با آن، به صورت ناخودآگاه سعی می کنید تا با فداکاری و مهربانی در خود توازن و تعادل به وجود آورید.
تمایلی ندارید در مورد خود موشکافی کنید و ببینید که واقعا چگونه انسانی هستید. در عوض خود را در پیله ی فضایل اخلاقی پنهان کرده اید، چرا که متکی بودن به چیزهای درست و خوب بسیار ساده تر از تغییر دادن خود است.
راهکار از لحاظ اخلاقی برتر از دیگرانم
با احساسات خود روبه رو شوید. خیلی خوب است که مهربان باشید و به دیگران کمک کنید، اما اگر مهربانی شما تنها به خاطر این است که می خواهید احساسات منفی خود را پنهان کنید، باعث می شود تا آزردگی ها و احساسات منفی در وجود شما انباشته و در نهایت منفجر گردد. .
اول، دریابید که انسانید. شما مجبور نیستید که قدیس قرن باشید. خوب خودت
هیچ کس چنین انتظاری از شما ندارد. آیا همچنان این احساس را از دوران کودکی تان با خود یدک می کشید که شخصی چنین انتظار نابه جایی از شما دارد؟ تصور کنید که همین حالا با آن شخص رو در رو شده اید. به او بگویید «من یک فرشته یا قدیس نیستم، بلکه فقط انسان خوبی ام که روز به روز در حال یادگیری، رشد و بهتر شدن است.» این کار را همچنان ادامه دهید تا زمانی که چنین مشکلی از بین برود.
در مرحله ی دوم، احساسات خود را به گونه ای بروز دهید که باعث ناراحتی و آزردگی کسی نشود. مثال های زیادی در این رابطه در این کتاب آورده شده است، مثل استفاده از کیسه بوکس برای خالی کردن خشم و عصبانیت. حال، آیا احساس بهتری ندارید؟ آیا انسان بودن احساس خوبی به شما نمی دهد؟
عقاید و ارزش های تان را مرور کنید. آیا فضیلت اخلاقی شما واقعا براساس اعتقادات واقعی تان است یا این که آن را ازگذشته حفظ کرده اید؟ اگر دومین مورد صحیح باشد، پس لازم است دوباره وضعیت اخلاقی خود را بررسی کنید تا میان کردار و ادعایتان این قدر فاصله نباشد. روزی حکایتی شنیدم که مصداق این مطلب است: زن جوانی در یکی از مجالس وعظ اعلام کرد اگر چه در طول هفته از تعالیم کتاب مقدس به دور است، یکشنبه ها به آن پایبند است. کشیش خردمندی که در حال موعظه بود، گفت: «خانم، دینی که به درد روزهای دیگر هفته نخورد، به درد روز یکشنبه هم نخواهد خورد!»
اگر اعتقادات شما، از ایده آل های تان حمایت نکنند، همیشه احساس نقصان می کنید و دیگران را هم به همین منوال می بینید. استانداردهای والای اخلاقی را با جزم اندیشی اشتباه نگیرید. اگر احساس می کنید که به هر حال محکوم به لغزش هستید، پس ممکن است با خود فکر کنید دیگر چه نیازی به خوب بودن است؟ اجازه ندهید چنین اتفاقی برای تان بیفتد، معیاری برای خود در نظر بگیرید که بتواند در زندگی روزمره تان همانند یک راهنما عمل کند.
با شخصی که به او اعتماد دارید، مثل یک عالم مذهبی ، روحانی یا یک دوست صمیمی در مورد مسائل اخلاقی که به آن معتقدید صحبت کنید. مسائل اساسی همه ی ما یکسان است. وقتی با کسی مشاوره می کنید که به طور روزانه شاهد طیف وسیعی از تجارب انسانی است به آرامش و اطمینان خاطر دست می یابید. خود را از دیگران جدا نکنید، مسائل خود را با دیگران در میان بگذارید. بیان کردن مکنونات قلبی و دانستن این که تنها نیستید، احساس رهایی فوق العاده ای را به شما خواهد داد.
منبع : دیوید جی . لیبرمن
💡آیا من فرد خود دوستی هستم یا خودخواه ؟
💡دلایل خود شیفتگی و راه های درمان آن در کودکان
💡چرا نیاز دارم تا مطمئن شوم دیگران دوستم دارند ؟
💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید.
