تاثیرات مخرب کودکی را در زندگی زناشویی کاهش دهید
برای اینکه بدانید چگونه تاثیرات مخرب کودکی ، در زندگیتان را کاهش دهید مقاله زیر را مطالعه فرمایید.
تاثیرات مخرب کودکی در زندگی زناشویی
من و شما از راهرو و دالان گذشتیم به اسم کودکی که حتی یک نفر ،یک نفر حتی در هیچ جای دنیا به ۸ سالگی و یا ۱۸ سالگی نرسیده که آسیب ندیده باشد.
ما هنوز این دانش را به خاطر پیچیدگی وجود انسان نداریم که یک بچه ای را که خدا سالم به ما میدهد،به ۸ سالگی یا ۱۸ سالگی سالم برسانیم.
تمام آدمهایی که به ۸ سالگی و یا ۱۸ سالگی می رسند درگیر چند یا چندین تصادف می شوند و له و لورده و مچاله میشوند. برخی آسیب کمتر و برخی آسیب بیشتر می بینند.
به بیان دیگر چیزی که اهمیت دارد این است که هیچ کدام از ما نیستیم که سالم به ۸ سالگی و یا ۱۸ سالگی رسیده باشیم. نتیجه چیست؟
آسیب های کودکی زندگی بزرگسالی ما را خراب میکند. تصور کنید که به پای ما چهار یا شش تا میخ بزرگ کوبیدند و بعد بگویند راه برو.
معلوم است در تمام زندگی من، راه رفتن من،ورزش کردن من،مهمانی رفتن من،با موانع برخورد خواهد داشت.
بسیاری از حوادث و اتفاقات کودکی دقیقاً همین میخ هایی است که در پای ما وجود دارد.
حوادث خیلی ساده که حتی یک بار اتفاق افتاده برخی اوقات کاری که پدر یا مادر یا اطرافیان می‌کنند یا اتفاقی که برای بچه میافتد،در ۸ سال اول کودکی درست مانند یک تصادف است.
شما اگر ۱۰۰ کیلومتر درست زندگی کردید اما ۱۰ کیلومتر حتی یک متر خوب رانندگی نکنید،کشته
می شوید یا می کشید یا کور می شوید یا…
بسیاری اوقات یک حادثه،یک جمله،یک حرف،یک اتفاق در کودکی دقیقاً ما را از پا در می آورد.
بنابراین ما چون همه آسیب دیده ایم و به خاطر این آسیبی که کم و بیش دیده‌ایم،همیشه بزرگسالی خرابی داریم. همیشه بدون استثنا خراب می شود.
پس دو کار باید انجام دهیم:
۱-یکی این که باید کودکی را به مرحله‌ای برسانیم که روی زخم ها مرهم بگذاریم و این شکستگی ها را از بین ببریم و این خونریزی های روانی را متوقف کنیم که همه اینها ممکن است.
برای اینکه هرچه در گذشته اتفاق افتاده هیچ جا وجود ندارد جز در مغز ما. امروزه نیز دانش آن وجود دارد که آن را اصلاح کنیم.
۲-عقل و خردگرایی مبانی زندگی ما باشد
بنابراین تکلیف بسیار مشخص است.
ما دو چیز را باید درست کنیم:
۱-کودکی
۲-عقل و خرد را،که ضرورت دارد تا آن را در خودمان به وجود بیاوریم.
این مطالب راحتما بخوانید:
|
بنابراین شما نمی توانید درگیر یک زندگی خانوادگی خوب شوید اگر کودکی و مسائل کودکی را حل نکرده باشید.
اگر یک حادثه کوچکی که بین شما و پدر و مادرتان اتفاق افتاده،یک اتفاقی که بین شما و خواهر و برادرتان افتاده،تمام زندگی شما را عوض می کند.
برادری،خواهر خودش را در یک شرایطی و در یک تنگنایی قرار می دهد و اذیتش می کند.
بعد آن دختر به عنوان یک دختر ۵ ساله یا هفت ساله یک تصمیم ابدی می گیرد که مردها همه بد هستند.همه متجاوزند. همه تورا بلاخره در یک تنگنایی می گذارند و دمار از روزگارت در می آورند.
این حالت را به عنوان یک اصل،حقیقت و واقعیت،ذهن شما به عنوان یک نتیجه گیری قطعی و نهایی در ذهن باقی میگذارد.
درست مثل این که شما با کبریت دست تان را بسوزانید،بچه کوچولو میگه اوخه،یا دستم را اوخ میکنه،یا دیگه نزدیکه کبریت نمیشه،اگر هم شما کبریت زدید،عقب میرود.
بنابراین برخی اوقات یک حادثه کوچک که به نظر ما اصلاً مهم نبوده ما را به هم می ریزد چه برسد به اینکه ده،صد و ده هزار بار اتفاق افتاده باشد.
بنابراین ما باید دردها و آسیب های کودکی را پیدا کنیم و آنها را حل کنیم و الا زندگی خودمان و همسرمان و بچه هایمان را خراب می‌کنیم.
هیچ استثنایی هم وجود ندارد. هیچ شوخی وجود ندارد. هیچ میانبری وجود ندارد. شما آدم مختلف و متفاوتی نیستید. این یک قاعده قطعی است که وجود دارد.
پس بنابراین چاره‌ای نداریم جز اینکه مشکلات کودکیمان را حل کنیم.
منبع:دکتر فرهنگ هلاکویی
این مطالب راحتما بخوانید:
|
