چرا دائما می خواهم هر چیزی را در زندگی توجیه کنم ؟
مدام هر چیزی را توجیه می کنم
بر روی چیزی کار می کنم که واقعا لازم است انجام شود اما ناگهان تصمیم می گیرم چرت کوتاهی بزنم و بعد کارم را ادامه دهم. هر چند، وقتی از خواب بیدار می شوم، به خود می گویم بهتر است آن را فردا انجام دهم. فهرستی از کارهایی که باید روز آینده انجام شود تهیه می کنم و بلند پروازانه در آن اهداف و کارهایی که باید انجام دهم را مینویسم. اما روز بعد اگر بتوانم تنها یکی از آنها را به سرانجام برسانم بسیارخوش شانس خواهم بود!
تحلیل مدام هر چیزی را توجیه می کنم
به خودم دروغ می گویم؟ چی؟ چرا؟ ممکن است بیشتر زندگی تان را با دروغ گفتن به خود گذرانده و به ندرت با خود صادق بوده باشید.
احتمالا حتی تصوری حقیقی از این ندارید که تا به حال چند بار به خود دروغ گفته و با خود صادق نبوده اید، بدون این که متوجه باشید دائما در حال تغییر دادن عقاید، و برنامه های تان هستید تا بتوانید آنها را با طرز فکر خود هماهنگ کنید.
حتی مطمئن نیستید که در زندگی چند بار دست به توجیه و بهانه آوردن زده اید. به خود اجازه نمی دهید که دنیا و زندگی تان را به صورت واقعی درک کنید. از رژیم غذایی شنبه ی آینده گرفته تا وظایفی که در طول هفته ی آینده انجام خواهید داد، خود را قانع می کنید که این بار متفاوت تر از گذشته خواهید بود. اما این اتفاق هرگز نمی افتد؟
ترجیح می دهید تا در ذهن تان فرد موفقی باشید نه این که در دنیای واقعی دست به ریسک بزنید. خوب خودت
از پذیرش زندگی تان به گونه ای که در واقعیت وجود دارد سر باز زده و افکارتان را به زندگی ای که مایلید در آینده داشته باشید معطوف می کنید. در آینده همه چیز متفاوت خواهد بود یا دست کم شما این گونه تصور می کنید. این که بخواهید دائما در آینده زندگی کنید به معنای این است که زندگی تان در زمان حال تلف شده و به بطالت می گذرد.
چرا به خود دروغ می گویید ؟
اگر به خود دروغ نمی گفتید آنگاه می بایست بسیاری از نکات بد و دردآور زندگی تان که برای رویارویی با آنها آماده نبودید را می پذیرفتید. بدین ترتیب در نهایت مجبور می شوید تا تمام زندگی تان را توجیه کنید. ورد زبانتان چنین جملاتی است: «من خیلی خسته ام»، «ارزشش را ندارد»، «برایم اصلا مهم نیست.» همیشه به دنبال رسیدن وقت مناسبی هستید که هرگز به دست نخواهد آمد.
بخش اعظم زمان و انرژی تان در مسیری اشتباه و غلط صرف می شود. شما به خود می گویید که چه انسان فوق العاده ای هستید و کیفیت ها و افتخارات خود را برمی شمارید. برای این که خود واقعی تان را بشناسید، و تمامی خصوصیات منفی را به اندازه ی نکات اخلاقی مثبت خود بررسی کنید و بدانید که کیستید و تبدیل به چه انسانی شده اید.
در حالی که شما فقط تمایل دارید به کیفیت های خوب وجودی تان نگاه کنید. این کار باعث می شود تا بیش از پیش خصوصیات منفی خود را بپوشانید و از خود مخفی کنید. خوب خودت
وقتی به خود دروغ می گویید، در واقع به شدت سعی می کنید تا از خود کناره بگیرید و پنهان شوید، اما نادیده گرفتن واقعیت ها به معنای عدم وجودشان نیست. آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده که نخواهید بپذیرید اتومبیل جدیدتان نشتی بنزین دارد؟ یا با تمامی شواهد و قرائن موجود مبنی بر خیانت در امانت کردن همسرتان، نخواهید خیانتش را بپذیرید؟
به داستان طنزی که در این مورد وجود دارد توجه کنید: مردی داشت به دنبال سکه ی گمشده اش زیر نور چراغ برق می گشت. عابری که از آن حوالی عبور می کرد از او پرسید سکه اش را کجا گم کرده است. مرد جای تاریکی را در دور دست نشان داد و گفت: «آنجا.» عابر با تعجب پرسید: «پس اگر پولت را آنجا گم کردی، چرا اینجا دنبالش می گردی؟» مرد با ساده دلی جواب داد: «زیرا نور اینجا بیشتر است.» ما هم مانند این مرد خود را با اتلاف وقت و انرژی گول می زنیم چرا که نمی خواهیم با واقعیت های سخت و ناخوش آیند زندگی روبه رو شویم.
برای بررسی چنین رفتاری، معیار خوبی وجود دارد. اگر شما هم رفتاری مشابه این داشته و انتظار نتایج متفاوتی را دارید، وقت آن رسیده که افکارتان را مرور کنید، یکی از واقعیت های ساده ی زندگی این است: تا زمانی که چیزی را تغییر ندهید هیچ چیز تغییر نمی کند. اگر خواهان تغییرید، باید عملکرد خود را تغییر دهید.
توجیه کردن و بهانه آوردن یکی از دلایل عدم فعالیت است. هر چه باهوش تر باشید، در دروغ گفتن حرفه ای تر می شوید و در نهایت تنها کسی که آسیب می بیند شمایید. با زندگی رو به رو شده و دست از تلاش و فعالیت برندارید، نه این که از آن بگریزید و پنهان شوید.
راهکار مدام هر چیزی را توجیه می کنم
بار دیگری که متوجه شدید دارید به خاطر عدم فعالیت، عدم پیشرفت یا هر رفتار دیگری بهانه می آورید، بلافاصله خود را متوقف کنید.
به خود یادآور شوید که: «من بهای موفقیت را نمی پردازم بلکه بهای شکست را می پردازم.» این جمله را بنویسید و در جایی که بیشتر وقت خود را در آن می گذرانید قرار دهید و هر زمان که احساس کردید دارید چیزی را توجیه می کنید به آن رجوع کنید.
هنگامی که بهانه آوردن را متوقف کردید، کاری را که می بایست انجام دهید شروع کنید. پذیرفتن مسئولیت اعمال تان چیزی است که باید بیاموزید و با تمرین و ممارست آن را در خود تقویت کنید. هر زمان که به خاطر انجام کاری بهانه نیاورده و آن را تمام و کمال انجام می دهید حلقه ای محکم به زنجیر کارهای مثبت خود اضافه می کنید.
هر چند اگر قصد دارید کاری را انجام دهید که میدانید احمقانه است، چه بهتر که از احمقانه بودن آن کار آگاه باشید؛ نه این که آن را انجام داده و بعد خود را توجیه و متقاعد کنید که کار خوبی انجام داده اید. به خود دروغ نگویید. آدم های دیگری هستند که با کمال میل حاضرند این کار را در حقتان انجام دهند.
منبع : دیوید جی . لیبرمن
💡چرا کلید ها، مدارک و هر چیز دیگری را گم می کنم ؟
💡اگر از این دروغ دست بکشم که من نمی تونم …
💡چرا به برنامه ریزی برای آینده هیچ تمایلی ندارم؟
💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید.
