چرا شنیدن رازها و اعترافات دیگران برایم لذت بخش است ؟
شنیدن رازها و اعترافات دیگران
وقتی دارم از کنار اتاقی عبور می کنم، لحظه ای می ایستم تا بشنوم چه حرفهایی در آنجا گفته می شود. اگر حرف هایشان جالب هم نباشد باز هم توجهم جلب می شود. حتی به صحبت های زنی که به مدیر فروشگاه می گوید می خواهد کنسرو سوپ گوجه فرنگی را پس بدهد هم با علاقه گوش می کنم.
تحلیل شنیدن رازها و اعترافات دیگران
همه ی ما کمی شیطنت در وجودمان داریم، حال این شیطنت می تواند پنهانی گوش کردن مکالمات دیگران یا دزدیده نگاه کردن به آنها باشد اما اگر به شدت
علاقه مند هستید تا از مسائل بی اهمیت زندگی دیگران سر در بیاورید و خود را مشغول چنین مساله ای کرده اید، دلیل این رفتار شما می تواند به خاطر این موارد باشد: آگاهی از زندگی دیگران باعث می شود بدانید تنها شما گرفتار مسائل و مشکلات زندگی هستید و دیگران هم با نا امنی ها و پشیمانی های شان دست به گریبانند.
این آگاهی به شما احساس آرامش می دهد. دانستن این موضوع که شما تنها کسی نیستید که با جوانب تاریک زندگی تان دست و پنجه نرم می کنید منجر به این می شود که احساس بهتری نسبت به عقاید و انگیزه های تان داشته باشید.
شنیدن رازها و اعترافات دیگران همانند این است که دارید به داستان یک تصادف اتومبیل گوش می کنید خوب خودت
در این صورت می توانید دریابید که وقتی شرایط برای دیگران به خوبی پیش نمی رود، چه اتفاقی می افتد. وقتی با خود فکر می کنید که در چنین شرایط بدی نبوده اید، احساس آرامش و راحتی می کنید.
اگر «کنجکاوی» شما از نگرانی نشأت گرفته باشد پس میل شدیدتان برای به دست آوردن اطلاعات به این دلیل است که به طور ناخودآگاه تمایل دارید اطلاعاتی را به دست آورید که ممکن است بعدها به آن نیاز پیدا کنید.
علت اصلی کنجکاوی شما در به دست آوردن اطلاعات این است که بتوانید از آن ها در جوانب مختلف زندگی تان استفاده کرده و آنها را در زندگی خود به کار برید. نمی دانید در آینده ممکن است چه اتفاقاتی برایتان رخ دهد، بنابراین می خواهید تا جایی که می توانید با جمع کردن اطلاعات، خود را در برابر حوادث آینده مسلح کنید.
راهکار شنیدن رازها و اعترافات دیگران
خود را با فعالیت های تان مشغول کنید.
اگر سرتان به چیزی گرم باشد، دیگر وقتی برای سرکشی و مداخله در زندگی دیگران ندارید. احتمالا یا از اوقات فراغت خود به خوبی استفاده نمیکنید یا آن قدر کار می کنید که اصلا اوقات فراعت ندارید و همین مساله باعث شده است تا برای آنکه تنوعی داشته باشید به مکالمات دیگران گوش کنید. راه حل این دو مورد این است که یک سرگرمی برای خود پیدا کنید که هم انرژی تان را متمرکز کند و هم باعث آرامش تان شود.
بدون تفریح و سرگرمی روزهایمان یکنواخت و تکراری و ذهنمان خسته و کند می شود. کاری را انجام دهید که تفاوت زیادی با کارهایی که به صورت روزمره انجام می دهید داشته باشد. اگر حسابدار هستید، خود را با ورزش هایی مثل هاکی یا بسکتبال مشغول کنید. اگر در آژانس اتومبیل کار می کنید و تمام روز را در آنجا مشغول هستید، در کلاس های آموزشی شبانه شرکت کنید یا به فعالیت هایی بپردازید که برایتان منافع جسمی و روانی به همراه دارد مثل هنرهای رزمی (کونگ فو، کاراته، آیکیدو)، تیراندازی یا شمشیر بازی.
با دیگران مهربان باشید. به جای سرک کشیدن در زندگی دیگران و دخالت در مسائل آنها، بکوشید به کسانی کمک کنید که به یاری شما نیاز دارند. خوب خودت
چه استعدادهای ویژه ای دارید و چگونه می توانید از آنها به نفع افراد نیازمند استفاده کنید؟ آیا صبر و لازم برای تدریس دارید؟ شاید بتوانید ماهی یک یا دو بار به صورت داوطلبانه مربی تیم بسکتبال محله تان باشید یا در مراکز آموزشی رایگان تدریس کنید. آیا می توانید در شرایط دشوار همچنان آرامش خود را حفظ کرده و کار کنید؟ شاید بتوانید در بیمارستان خدمات کمک رسانی را انجام دهید. ایا عاشق طبیعت و سرشار از انرژی هستید؟ شاید بتوانید در پاکسازی محیط به دیگران یا در حفظ فضای سبز یا پارکها نقشی داشته باشید.
با خدمات رسانی به دیگران، درواقع به خود خدمت کردهای ترتیب، دیگر به رازهای دیگران گوش نخواهید کرد تا احساس گناه کنید در عوض از اینکه توانسته اید با کارهای تان تفاوت های مثبتی را در زندگی دیگران به وجود آورید، احساس لذت و رضایت خواهید کرد.
دیوید جی . لیبرمن
💡چطور میتوانم بیشترین خودم رو از زندگی در بیارم ؟
💡چرا از شایعه پراکنی و غیبت کردن لذت می برم ؟
💡چرا احساس از دست دادن چیزهای با ارزش را دارم ؟
شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید.
