حرمت نفس و اعتماد به نفسمسائل کودکان و نوجوانانهمه مقالات

تاثیر کودکی در شکل گیری احساس انسان نسبت به خودش

شکل گیری احساس انسان درباره خودش

به نظر می‌رسد احساسی که انسان درباره خودش دارد بیش از هر زمان دیگر در سن یک تا سه سالگی در ما شکل می گیرد یعنی اینکه خودتان را در ۳۰، ۴۰، ۵۰ سالگی خوب می دانید و خودتان را دوست دارید به دیگران علاقه‌مندید نتیجه اتفاقاتی است که بین سن یک تا سه سالگی رخ داده است کودک سه حالت یا وضعیت را بین ا تا ۳سالگی پیدا می‌کند

پدر و مادر من خوب هستند و من خوب نیستم

کودکی که تا یک سالگی با حس خودش زندگی می‌کرد و با جهان خارج ارتباط محدودی داشت علاوه بر حس و حال او ، خیالات تصوراتش نیز وارد صحنه زندگی شده و اگر پدر و مادر خوب و مهربانی داشته باشد که آگاه و محبت باشند کودک به این نتیجه می‌رسد که پدر و مادر من خوب هستند و من خوب نیستم .

این شدت من خوب نیستم و دیگران خوبند در حالیکه مرتبط به رفتار خود کودک و دیگران هست ، بیش از همه تحت تأثیر تصورات و تخیلات ای است که از هر حادثه به زمین خود می‌برد و ثبت و ضبط می‌کند و به نتیجه گیری بعدی می‌رسد پدر و مادرانی هستند که فرزندان خود را آزار می دهند و بسیار سخت گیرند و بسیار با بایدها و نبایدها و بکن و نکن ها زندگی را برای او سخت می‌کنند و کودک را با محرومیت تنبیه و سرزنش همراه خواهند کرد.

پدر و مادر من خوب هستند و من خوب نیستم

من خوب نیستم و بدم و تو هم خوب نیستی و بدی

کودک می تواند در پایان سه سالگی علاوه بر این به این نتیجه برسد که من خوب نیستم و بدم و تو هم خوب نیستی و بدی پس شما با فردی روبه‌رو هستید که با احساس اینکه شما خوب نیستید و من هم خوب نیستم جهان را جایی می داند که در آن نه محبتی هست و نه خوبی و درستی و یک بازار پر آزار و درد است و یک خودخواهی عمومی و جمعی است او دید بد و منفی نسبت به همه چیز دارد از نظر او همه خودخواهند و همه چیز فریب است همه به دنبال منافع خود هستند و من بدم و یا دیگران نیز بد هستند.




من خوبم شما بد هستید

حالت سوم نیز ممکن است به وجود بیاید که ۴ یا ۵ درصد بچه ها و یا در برخی فرهنگ‌ها یک و دو درصد وجود دارد و آن زمانی است که پدر و مادری فرزند خود را به بدترین وجه ممکن تنبیه می کند و پدر و مادری که بیمار فیزیکی و به خصوص بیمار روانی بوده و یا نادان ، ناتوان یا معتاد و گرفتار و بی رحم اند با تنبیه کردن کودک را از پا در می‌آوردند.

بنابراین با درد و رنجی که می تواند ادامه پیدا کند به خصوص در دنیای ذهنی کودک این مسائل بیشتر به همراه با درد می باشد کودکان این والدین به این نتیجه می‌رسند که من خوبم و شما بد هستید من کسی هستم که اگر شما نباشید و آزارم ندهید می توانم زندگی خودم را بگذرانم و این شما هستید که وقتی به سراغم می آیید درد و رنج من آغاز می‌شود جنایتکاران بیماران روانی و کسانی که قبل از ۴۰ سالگی کشته می‌شوند از این گروه هستند.

کودکانی که بین سن یک تا سه سالگی به این نتیجه می‌رسند که من خوبم و این احساس من خوبم ، نتیجه رفتار برای دیگران است ، گرفتار ترین ، بیمار ترین و بدبخت ترین مردمان روی زمین هستند.

نکته درباره بهبود نگرش انسان ها

۹۵ درصد افرادی که بین ۱ تا ۳ سالگی به این نتیجه می‌رسند که من بدم تو هم بدی یا من بدم و تو خوبی ، امیدی برای نجاتشان هست مشروط بر اینکه پدر و مادر با مهربانی و خوبی بین ۳ تا ۱۸ سالگی آنها را به این نتیجه برساند که شما خوبید و بقیه هم خوبند.

بهبود نگرش انسان ها




گروه دوم گرچه کار مشکلی است شاید پدر و مادر توان آن را داشته باشند که خود کودک و دیگران را با گذشت زمان به این نتیجه برسانند که در دنیای ذهنی کودک همه خوب بوده و هستند این احساس در سه سالگی ، در ۹۵ درصد کودکانی که در مسیر من خوب نیستم و خواستنی و دوست داشتنی نیستم حرکت می‌کنند ، زمینه ای نداشتن برای حرمت نفس فراهم می‌کند.

حرمت نفس

مفهوم حرمت نفس یا عزت نفس با مفهوم اعتماد به نفس متفاوت است

اعتماد به نفس : یک باور برای توانایی انجام کارها و رسیدن به هدف ها است فقط جنبه مثبت و منفی دارد یعنی عده ای اعتمادبه‌نفس مثبت دارند و اعتقاد دارند از عهده کارها بر می آیند و برعکس.

حرمت نفس درجات مختلف داشتن و نداشتن دارد برخی حرمت نفس کمی دارند و برخی بسیار کمتر به این بین سن یک تا سه سالگی کودک بر اساس شک و تردید و اضطراب و احساس بد به این نتیجه می‌رسد که من خوب نیستم و در ارتباط با دیگران نیز به مشکل می‌خورد در حالی که کودکی که تا سه سالگی را بدون آسیب و خطری پشت سر گذاشته است در حالی که نظرش این است که پسر یا دختر خوبی نیست اما در بقیه زمینه‌ها خود را خوب می‌داند و پدر و مادر نیز آمادگی این را دارند که بعد از ۳ سالگی آن زمینه بد و منفی را از وجود او پاک کنند تا دور بریزند و به حرمت نفس برسد

حرمت نفس در مرحله اول به معنای این است که :

فروشگاه الو کالا

تو تویی و من منم یعنی فرد تفکیک و تفاوتی قائل است و خود را با دیگری آمیخته و یکی نمی بیند

مفهوم دیگر حرمت نفس به این معناست که تو همان گونه که با پوست فیزیکی خودت موجودی هستی از من جدا من هم با پوست فیزیکی خودم موجودی هستم و از تو‌ جدا (جنبه روانی دارد)

پوست فیزیکی

بنابراین شرط اول این است که فرد خود را از دیگران مختلف و متفاوت بدانند ، نه آنچنان که در برخی فرهنگ‌ها افراد طوری در هم تنیده اند که تفاوت و تفکیکی بین خود و غیر خود وجود ندارد.

شرط دوم این است که با هم برابریم در معنای دقیق تر یعنی یکسان و شبیه هم بودن و در معنی دیگر مفهوم برابری است نتیجه دیگر این مفهوم این است که نه از تو بهترم و از نه از تو بدترم و من درست مانند توام اصولاً خوبی و بدی در ارتباط با موضوعی ممکن است در زمان و مکان مختلف معنا پیدا کند اما نتیجه آن این نیست که تو خوبی من بدم بلکه اصولاً انسان وارد این گفتگو نمی شود و انسان ها را یکدست و صرف نظر از کاری که می‌کنند ، خوب می‌داند و همانطور که همه انسانها جسم دارند پس من هم جسم دارم بنابراین مفهوم حرمت نفس زمانی در جای خودش قرار می‌گیرد که من به این نتیجه برسند که تو خوبی و من خوبم ما نه از هم بالاتریم نه بدتریم و نه بهتریم.

مفهوم دیگر حرمت نفس این است که در وجودمان شرم و خجالتی نیست و از آنچه که در جهان و در زندگی اتفاق افتاده یا می‌افتد مخصوصاً هنگام نادانی و کار اشتباه و شکست احساس خجالتی ندارم و فقط نیازمندی خجالت نمی کشم من یک موجود که روزانه دهها و صدها نیاز دارند و این نیازمندی نشانه عیب و ایراد من نیست

در وجودمان شرم و خجالتی نیست

بنابراین به راحتی می گویم تشنه ام و گرسنه ام و این حالات را مخفی نمی‌کنم و نتیجتاً روزی می توانم از حرمت نفس بالاتر و بهتری برخوردار باشم که هیچ احساس شرم و خجالتی نداشته باشم یا حداقل در آن مواردی که موضوع به حالات طبیعی و مادی انسان و انسانیت مربوط است راحت و آسوده باشم.

متاسفانه بسیاری از افراد بزرگسال به دلیل آسیب دوران کودکی یا به دلیل اینکه بخواهند بگویند گرسنه اند یا خسته اند ، احساس بدی می‌کنند این افراد حتی از اسم ، قد ، خانواده سن و وزن خودشان همیشه ناراضی و ناراحت هستند. این افراد در ۴۰ سالگی مدعی اند که ۳۵ سال شان است حال آنکه جالب تر این افراد در سن ۳۵ سالگی نیز می‌گفتند ۳۰ ساله شان است و هر سنی که دارند احساس بدی می کنند و این عمق نداشتن حرمت نفس و یا آمیختگی شرم و خجالت با وجود انسان است روشن است کسی که حرمت نفس دارد برای خودش ، برای نیرو و وقتش ارزش و اهمیت قائل است که به واسطه حرمت نفس به اینجا می رسیم.

منبع : دکتر هلاکویی


ممکن است در رابطه با مقاله تاثیر کودکی در شکل گیری احساس انسان نسبت به خودش این مطالب هم علاقه داشته باشید:

💡حرمت نفس و عزت نفس

💡اعتماد به نفس و حرمت نفس چیست ؟

💡والدین موفق چگونه کودک با عزت نفس بالا تربیت میکنند؟

💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید.

 

 

این مطالب را هم حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا
Exclamation Triangle Check code