چرا مدام نگرانم که مبادا اتفاقی برای عزیزانم بیفتد ؟

 مدام نگرانم

بارها در طول روز به این فکر می کنم که اگر احیاناً یکی از عزیزانم را از دست بدهند چه اتفاقی برایم می افتد؟

اگر یکی از اعضای خانواده کمی تاخیر داشته باشد ، تفکراتم فوران کرده و فکر و خیال های وحشتناکی می کنم. وقتی لحظات خوشی را سپری می کنم، ناگهان به این فکر می‌افتم که: نکند…

تحلیل مدام نگرانم

به طور قطع از دست دادن یکی از اعضای خانواده و یا دوستی صمیمی می تواند تجربه ی دردناکی باشد.نگرانی های موجه در مورد عزیزان کاملاً طبیعی است.

اما وقتی این ترس ها و نگرانی ها دائماً فکرتان را مشغول و زندگی تان را مختل کنند، نه تنها امری طبیعی محسوب نمی شوند، بلکه نامعمول و غیر موجه اند.

این نگرانی های وسواسی ممکن است ناشی از اضطراب های کلی باشند. اما اگر چنان شدت بگیرد که خود منبع اصلی اضطراب تان شوند، احتمالا دلیل خاص دیگری وجود دارد. خوب خودت

---

---

به احتمال زیاد شما ارزش و هویت خود را با دیگران پیوند زده اید. مرگ دیگران به معنای مرگ روانی شماست.

زیرا دلیل اصلی زندگی شما به خاطر عشق، احترام و محبتی بوده است که از جانب آنها دریافت می کردید.

اگر شخصی که اهداف خود را به او متصل کرده اید از دنیا برود، دلیل شما برای زندگی بی ارزش خواهد شد.

بسیاری از افراد موفق اغلب می‌گویند که یکی از بزرگ‌ترین تاسف های آنها در زندگی این است که والدین شان زنده نیستند تا شاهد موفقیت شان باشند.

اگر والدین شما منبع اصلی اهدافتان بوده‌اند، ممکن است پس از مرگ آنها دیگر نتوانید به سوی موفقیت هایتان حرکت کنید، چرا که انگیزه تان را از دست داده‌اید.

---

---

شما نیاز دارید تا همه ی دنیا به ویژه افرادی که برایتان اهمیت دارند، موفقیت هایتان را بشناسند.

احساس می‌کنید دارید وقت را از دست می‌دهید نیاز دارید قبل از آنکه خیلی دیر بشود، از تمامی افرادی که در زندگی تا ن حضور دارند احترام و غرور کسب کنید.

این نگرانی می تواند شور و اشتیاق و انگیزه تان را سرکوب کند. شما با عدم اطمینانی زندگی می کنید که باعث می شود از نظر روانی با مشکلات مواجه شوید.

اگر یکی از عزیزانتان را از دست بدهید، احساس می کنید که دیگر قادر به زندگی کردن نیستید و زندگی برایتان بی معنا و بی هدف است.

این ترس، شما را تبدیل به فرد فلج و ناتوانی می کند که دیگر برای به دست آوردن چیزی در زندگی هیچ و تلاشی از خود نشان نمی دهد. خوب خودت

زیرا ناگهان همه چیز برایش بیهوده شده است. احساس می کنید چیزی برای ثابت کردن دارید، اما با سرگردانی و گیجی روبرو شده‌اید.

شما بین سخت کار کردن و ترس از عدم اتمام به موقع آن، و انجام ندادن هیچ کاری و شکست نخوردن در آن گیر می کنید.

این تزلزل باعث می شود مجموعه ی وسیعی از نگرانی ها و دلواپسی ها در ذهن تان شکل بگیرد.

راهکار مدام نگرانم

به افراد مهم زندگیتان بگویید که چقدر برایتان اهمیت دارند

وقت را از دست ندهید، همین حالا به آنها تلفن بزنید یا برایشان نامه بنویسید و به آنها بگویید که چقدر به ایشان عشق می ورزید، ستایش شان می کنید و به آنها اهمیت می دهید.

اگر برای این کار منتظر زمان مناسب یا یک مناسبت هستید، شاید این موقعیت هرگز پیش نیاید.

پس همین حالا دست به کار شوید. به والدینتان تلفن کنید و به دیدنشان بروید. برایشان شعری سروده یا ترانه ای بخوانید.

به معلم دوران دبستان یا مربی ورزشتان نامه‌ای بنویسید و به او بگویید که چه نقش مهمی در زندگی تان داشته است.به فرزندان یانوه هایتان بگویید که چقدر برایتان ارزشمندند.

وقتی فرصت خوشحال کردن دیگران را از دست میدهیم نه تنها آنها، بلکه خودمان را نیز فریب می دهیم. بیش از این خود را نادیده نگیرید.

با ارتباط مجدد با رویاهایتان، هویت خود را تقویت کنید خوب خودت

اگرچه جلب احترام و تحسین عزیزانمان حس فوق العاده ای به ما می دهد، اما اهداف زندگی تان باید باعث مباهات خودتان شود.

به گونه ای زندگی کنید که ایده آل شما ست. به دنبال اهداف و رویاهایی باشید که به شما شخصیت می دهد.

با دنبال کردن خواسته هایتان به جای برآورده کردن انتظارات دیگران، می توانید بر اساس زمان بندی و برنامه ریزی های خود زندگی کنید.

زندگی ما سرشار از عدم اطمینان است، اما می‌توانید از یک چیز کاملا مطمئن باشید :

سریع ترین راه به سوی بدبختی، این است که دائما سعی کنیم تا دیگران را خوشحال و خشنود سازیم.

ریشه های خانوادگی تان را کشف کنید

در جوامع امروزی، به سالمندان اهمیت زیادی داده نمی‌شود و ما متعاقباً تاثیرات منفی آن را احساس می کنیم.

بدون داشتن تاریخ و تداوم، نمی توانیم از گذشتگان چیزی بیاموزیم و زندگی انسان ارزش و اعتبار خود را از دست خواهد داد.

از پدربزرگ و مادربزرگ تان بخواهید تا سرگذشت شان را برایتان بگویند و صدایشان را ضبط کنید. خوب خودت

چه حوادث مهمی در طول زندگی شان رخ داده است، جنگ جهانی اول؟ افسردگی؟ اصالت خانوادگی تان چیست، آفریقایی، آمریکایی، اروپایی یا آسیایی؟

سنت های خانوادگی تان چیست؟آخرین باری که همه ی اعضای خانواده دور هم جمع شدید را به یاد دارید؟

مجموعه ای از تاریخ خانوادگی خود را به صورت تصویری یا شنیداری تهیه کنید و آن را میان اعضای خانواده پخش کنید.

از داشتن چنین خانواده ای احساس غرور کنید. آنها بودند که باعث شدند شما فرد خاصی باشید.

« دیوید جی. لیبرمن »