چگونه رهبران به پیروزی متعهد هستند ؟
تعهد به پیروزی
رهبران چگونه پیروانی پیدا می کنند؟ چه چیزی باعث می شود که مردان و زنان معمولی عملکرد فوق العاده ای از خود نشان دهند؟ چرا افراد کسی را در شرکت، به عنوان رهبر کسب و کار قبول می کنند؟ دلیلش ساده است: افراد به این دلیل رهبر میشوند زیرا بیش از دیگران می توانند سازمان را به سمت پیروزی هدایت کنند. رهبری معادل با پیروزی است.
مهم ترین کار رهبر کسب و کار رسیدن به پیروزی است. به همین دلیل است که وقتی شرکت ها عملکرد ضعیفی دارند یا تیم شکست می خورد، اولین اقدام جایگزین کردن مدیر ارشد یا مربی با فردی است که باور دارند توانایی هدایت افراد به سوی پیروزی را دارد. توان شما برای هدایت افراد به سمت پیروزی و نهادینه کردن این باور که تیم توان برنده شدن را دارد، کلید استفاده از قدرت تان به عنوان رهبر است.
رهبران به برتری و کیفیت متعهد هستند، زیرا برتری و کیفیت منجر به برد می شود. وقتی محصول یا خدمت خود را در بازار ارائه می کنید، افرادتان دوست دارند بدانند که در حال ارائه بهترین محصولات و خدمات هستند. کیفیت و خدمت از اهمیت زیادی برخوردارند.
رهبران بر این باورند که سازمانشان توان بهترین بودن در حوزه خود را دارد. خوب خودت
هدفشان این است که سازمان خود را به سازمانی برتر، درجه یک، ممتاز و بهترین تبدیل کنند. آنها نمی خواهند به خوبی یک سازمان یا بهتر از سازمان دیگری باشند، بلکه می خواهند بهترین باشند.
و سرانجام رهبران به موفقیت فکر می کنند. همیشه به موفقیت فکر می کنند. اگر همیشه به موفقیت فکر کنیم، حتما موفق می شویم. اگر افراد سازمانتان در حوزه افزایش فروش و سودآوری، کاهش هزینه ها یا کامیابی در بازار به موفقیت فکر کنند، حتما موفق می شوند.
درسهایی از استراتژی نظامی
یک رهبر نظامی هدفی جز پیروزی ندارد. بسیاری از رهبران کسب و کار از رهبران و استراتژی های نظامی الهام می گیرند. همانطور که در کتابم با عنوان «پیروزی!» عنوان کردم اصول استراتژی نظامی می تواند منجر به پیروزی در هر حوزه ای شود.
این اصول عبارت اند از:
اصل هدفمندی
رهبران نظامی اهداف عملیات را دقیقا میدانند.
در این مورد هیچ ابهامی ندارند. همین شفافیت و تعهد برای کسب و کار هم لازم است. هر یک از کارمندان شما باید کارشان را بدانند و مانند سربازان در میدان جنگ به پیروزی متعهد باشند.
اصل حمله
به گفته ناپلئون «هیچ جنگی با دفاع به پیروزی نمی رسد». رهبران از خطر دوری نمی کنند؛ منتظر اتفاقات نمی مانند. آنها می روند و کنترل شرایط را در می گیرند و به شکلی بی پروا مهاجم و متمرکز هستند.
اصل تمرکز
این اصل به معنی متمرکز کردن نیروها یعنی بهترین افراد، بهترین انرژیها و هر منبعی در کسب و کار است که بهترین شانس برای پیروزی است. رهبران تغییر، اغلب ساختار کارها را عوض می کنند تا بهترین استعدادهای سازمان را بر کسب نتایجی متمرکز کنند که شرکت را از شرایط شکست خارج کند.
اصل مانور
بسیاری از پیروزی ها در میدان های نبرد به خاطر فرماندهانی است که اغلب با حمله از جناحین یا از عقب، بر دشمن غلبه کرده اند. اصل مانور خارج از میدان جنگ به خلاقیت و انعطاف پذیری تعبیر می شود. مثلا شاید به معنی انجام کاری کاملا متضاد با اقدامات فعلی باشد تا سازمانی بازنده را به سازمانی برنده تبدیل کند.
اصل ذکاوت
رهبران حقایق را جمع آوری می کنند. آنها می دانند که اطلاعات قدرت می آورد. همه اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیمات مناسب را به دست آورید.
اصل اقدام هماهنگ
پیروزی زمانی حاصل می شود که همه اعضای تیم، اهداف و ارزشهای مشترکی داشته باشند. همه میدانند که دیگران چه کاری را و به چه دلیل انجام میدهند. همه این اعتماد را دارند که کل تیم برای دستیابی به هدف متعهد است.
اصل دستور واحد
هر عملیات نظامی باید یک رهبر داشته باشد، شخصی که در نهایت مسئول موفقیت در عملیات است. این موضوع در مورد کارهای غیرنظامی به خصوص در زمان بحران هم صدق می کند. در چنین شرایطی رهبران به وضوح مسئولیت را بر عهده گرفته و تصمیم می گیرند.
منبع : برایان ترایسی
💡چگونه یک رهبر خود ساخته و موفق باشیم ؟
💡چگونه مانند یک رهبر زندگی کنیم ؟
💡نکات مهم درباره نقش عزت نفس در رهبری و مدیریت
شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید.
