دیدگاهی متفاوت برای وفاداری و رازداری کودک
سر داشتن و رازداری کودک
برای آشنایی با رازداری کودک مقاله زیر به شدت پیشنهاد می شود
هر انسانی، تجربیات ،ویژه خودش را دارد.
هر انسانی با حالات و احساسات منحصر به فرد خودش همراه است،هر انسانی در ذهن خودش نظر و عقیده ای دارد.
ما نیز همچنین همیشه قسمت های تاریک و پنهانی داریم و مایل نیستیم با دیگران در میان بگذاریم ، و بچه ها دقیقاً چنین هستند.
می دانیم که کودک چهار ساله،از هر هزار فکری که به ذهنش می رسد،حتی صد مورد آن را هم ابراز نمی کند.
و در درون خودش با خودش به نوعی در این زمینه کنار می آید.
بنابراین باید بچه ها را به جهت راز و سری که دارند آزاد گذاشت.
حتی چه بهتر این پسر یا دختر شما با پدر در این زمینه راز و سری داشته باشند و این پسر و دختر شما با مادر راز و سری داشته باشند.
تصویر زیر نشان دهنده رازداری کودک است
بسیاری از بچه ها مایل نیستند که راز و سر خانواده یا دوستانشان را تحت هیچ شرایطی ابراز کنند.
باید به آنها این فرصت را داد هر چه را که مایل هستند،مطرح کنند و کمکشان کرد که حتی راز را نگه دارند.
به این معنا که اگر همسر شما،سوالی از پسر و دختر تان پرسید و یا خواهر و برادر حرفی زدند و پرسشی کردند و شما متوجه شدید که فرزندتان مایل نیست حرفی بزند حتماً باید به کمک او بروید.
حتی این موضوع را تاکید کنید که: راز دوستت را یا سر مربوط به خانواده دوست را کاملاً نگهدار و به دیگران فرصت ندهید
که او را بشکنند و یا به نوعی مورد هجوم و حمله قرار بدهند.
در نتیجه فرصت پیدا می کند تا به این نتیجه برسد که من از اول کسی هستم که سردار و راز دارم و به دیگران اطمینان پیدا کند
که می تواند راز و سرش را در میان بگذارد و این احساس اطمینان و ارتباط است که کودک می تواند داشته باشد.
وفادار ماندن
شما می دانید که کودکان هر اندازه هم که ازشما،خوشحال و راضی باشند،متوجه این مطلب هستند که ما کودکان با شما بزرگسالان،مربیان و معلمان متفاوت هستیم.
و اصولاً نوعی از اهمیت و ارتباط جمعی در میان آنها وجود دارد که احساس بسیار با ارزشی است.
بنابراین کوشش خواهند داشت که مطالبی یا موضوع هایی را از شما پنهان کنند.
و یا به صورت دیگری وانمود کنند که اگر ما آن را بپذیریم احتمالاً اتفاقی نخواهد افتاد.
جز در مواردی که کار بد و غلط و یا جرمی و عمل اتفاق افتاده که ماجرای وفادار بودن و راز و سر داشتن را کاملاً منتفی می کند.
بیشتر بخوانید:
💡 والدین موفق چگونه کودک با عزت نفس بالا تربیت میکنند؟
💡ساده ترین راه برای حل مشکل نخواستن و حق انتخاب کودک
ضمنا باید بدانیم که فرزند ما از طریق این وفاداری است که احساس ارتباطی عمیق و سنگین میکند و خود را جزئی از آنها و آنها را جزئی از خود می داند .
و چنین حالتی برای رشد اجتماعی و ارتباطی بسیار ضروری و مهم است.
به ویژه این که از این ارتباط برابر که میان او و بقیه کودکان و نوجوانان وجود دارد،بیش تر و راحت تر می آموزد واز اضطراب و نگرانی هم دور خواهد ماند.
تنها نکته ای که باید به آن توجه کرد این است .
که در خانواده ای که مهر و محبتی نباشد و یا ارتباطی وجود نداشته باشد،این خطر وجود دارد که بچه ها به سمت دیگری و یا دیگران کشیده شوند تا حد و مرز که دیگران را برای خانواده واقعی و حقیقی خود بدانند.
اینجاست که متاسفانه در نوجوانی و جوانی،خطر اجتماع،این بچه های از خانه گریخته و یا در خانه را هم نداشته را،به صورت گروه هایی که می توانند مسئله و مشکلی برای خودشان و دیگران به وجود بیاورند را فراهم می کند.
اگر در خانواده شما محبت و دوستی کاملا موج می زند و پدر و مادر به بچه هایشان نزدیک هستند، .
از اینکه فرزند به دوستی و رابطه ای دار بماند و از آنها حمایت کند و یا به گونه ای مراقب و مواظب آنها باشد،هرگز نباید ناراحت بود.
زیرا او هر کسی را در جای خودش آنگونه که باید و شاید، نگه خواهد داشت.
اطمینان کردن
مردم دنیا به دو صورت به جهان می نگرند:
یکی جهان را گلستانی می بینند که شاید برخی از این گل ها خار دارند و دیگر خارستانی که فقط برخی از این خار ها گل دارند.
اطمینان کردن،باور به گلستان وجود،چه در درون و چه در بیرون است.
هر چند که در چنین شرایطی احتمال آسیب و خطر وجود دارد اما چه بهترهشتاد و نود سال با اطمینان و اعتماد به خود و به دیگران و جهان و جهانیان زندگی کنیم.
آسیبی در اینجا و اونجا نبینیم تا اینکه بخواهیم همیشه از ترس از آسیب و ضرر و خطر کاری را که می توانی و نیرویی را که می توانیم به کار بگیریم محدود کنیم و خودمان را آزار بدهیم.
به یاد داشته باشیم:
با وجود آن که ممکن است در اطمینان کردن،بازی و فریب و تقلبی باشد،ولی بچه ها را باید آزاد گذاشت و به آنها فرصت داد که آهسته آهسته برخی از آنها را در گل وجود دیگران ببیند و مواظب و مراقب باشند.
اما همچنان در گلستانی زندگی می کند که به راحتی می شود و مردمش اطمینان و اعتماد کرد.
حتی اگر فرزند ما فریب بخورد و یا به زبان ساده تر گول بخورد نباید موجب شرم و خجالت و احساس بدی شویم.
یا ما خودمان را بد بدانیم آن کسی که فریب کار و گول زن هست که شرم خجالت و احساس بد از آن او خواهد بود.
هرچند اگر بر حسب ظاهر تصور می کند که موفقیتی کوتاه مدت به دست آورده است.
منبع : دکتر هلاکویی
بیشتر بدانید:
💡 چگونه مشکل پذیرش خطر و ترسیدن کودک را برطرف کنیم؟
💡 آیا باید از کودک متوسط خود ایراد بگیریم؟