مسائل روانی و اجتماعیهمه مقالات

چرا به خاطر مسائل مختلف احساس گناه و عذر خواهی می کنم؟

 احساس گناه می کنم

گاهی خود را به خاطر زلزله، طوفان و تمامی مشکلات دنیا سرزنش می کنم. خود را نسبت به مسائلی که تحت کنترل و اختیارم نیست و هیچ کاری نمی توانم در موردشان انجام دهم، مسئول می دانم.

تحلیل احساس گناه می کنم 

شما مملو از احساس گناه هستید، به طوری که برای هر آنچه که انجام می دهید یا انجام نمی دهید، احساس گناه می کنید. این احساسات ناشی از جنگ میان خود واقعی و خود ایده آل تان است؛ جنگی میان آنچه که انجام می دهید و آنچه احساس می کنید باید انجام دهید، آنچه که تا به حال انجام داده اید و آنچه که می بایست داده باشید، آنچه که دوست دارید انجام و آنچه احساس می کنید باید انجام دهید.

احساس گناه، خشمی است که نسبت به خودتان دارید خوب خودت

اگر نتوانید برخورد درستی با این احساسات داشته باشید، احساس گناه آنقدر شما را احاطه می کند تا به مرز افسردگی برسید. احساس گناه اغلب منجر به خود محرومی یا تنبیه کردن خود می شود. این بلایی است که بر سر خود می آورید و به خود می گویید باید تاوان اشتباه تان را بپردازید.

تحلیل احساس گناه می کنم 




علت چنین رفتاری به ندرت آگاهانه ریشه یابی می شود اما اغلب با چنین جملاتی سعی می کنید تا آن را معقول جلوه دهید: «برای خودم وقت ندارم.» و «اصلا ارزشش را ندارد.»در واقع منظور اصلی شما این است که شما ارزش وقت صرف کردن برای خود را ندارید.

تمایلی به رقابت کردن ندارید چرا که این گونه احساسات روح رقابت طلبی را از شما سلب کرده اند. مایل به شکست دادن دیگران نیستید، چرا که احساس می کنید ارزش موفق شدن را ندارید و از این که باعث شکست خوردن طرف مقابل تان شوید، احساس بدی دارید. رقابت برایتان معنایی ندارد، زیرا در صورت شکست، شکست خورده اید و در صورت پیروزی، احساس گناه می کنید.

گاهی مرتکب اعمالی می شویم که حس گناه را در ما برمی انگیزد، اما حاضر نیستیم تا آگاهانه اعمال مان را مورد بررسی قرار دهیم. خوب خودت

در عوض برای مواردی مثل انقراض پلنگ احساس مسئولیت می کنیم احساس گناه می تواند از درون شما را به نابودی بکشاند، نیروی بسیار مخربی است که هیچ منفعتی برایتان ندارد و همه چیز را بر سر راهتان ویران می کند. گفتن این جمله ساده است که «احساس گناه نداشته باش» اما عمل کردن به آن سخت است. با این وجود باید بدانید که با تنبیه کردن خود نمی توانید چیزی را تغییر دهید.

حس گناه




راهکار احساس گناه می کنم

کاری انجام دهید . در رابطه با موقعیتی که احساس گناه می کنیدکاری انجام دهید و با تمام قوا دست به کار شوید! اگر به خاطر اینکه روز تولد مادرتان را فراموش کرده اید احساس گناه می کنید همین حالا با او تماس بگیرید و برایش هدیه بفرستید. اگر با رشد بی اندازه ی جمعیت احساس گناه می کنید، پس با دوستان تان در مورد راههای جلوگیری از این رشد بی رویه صحبت کنید.

اگر به خاطر این که در کودکی خواهر کوچکتان را آزار داده اید ناراحتید، همین حالا از او عذرخواهی کنید. در عین حال اگر در مورد چیزی احساس گناه می کنید که نمی توانید هیچ کاری در جهت جبران آن انجام دهید پس…

فراموشش کنید و قوای خود را برای تغییر دادن آنچه می توانید، جمع کنید. خوب خودت

این دعا را به یاد داشته باشید:

پروردگارا، به من مرحمت فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم، شهامتی بده تا تغییر دهم آنچه را که می بایست تغییر کند، و خردی که بتوانم فرق میان این دو را از هم تشخیص دهم.» وقتی در مورد موضوعی احساس گناه می کنید، بدین معناست که شما به آن موضوع اهمیت می دهید، اما لزوما قرار نیست تا در مورد آن احساس مسئولیت داشته باشید با رها کردن خود از این بار گران، می توانید از قدرت تان برای به وجود آوردن تغییرات استفاده کنید.

فروشگاه الو کالا

راهکار احساس گناه می کنم

با این که هیچ تقصیری ندارم عذرخواهی می کنم

برای هر آنچه انجام داده و نداده ام معذرت خواهی می کنم. دائما دلیل کارهایم را برای دیگران توضیح میدهم و آنها را توجیه می کنم. اگر نتوانم کاری برای کسی انجام دهم احساس بسیار بدی خواهم داشت و احیانا اگر کسی را آزرده کرده باشم هر کاری از دستم بر بیاید انجام می دهم تا آن را جبران کنم. همیشه نگرانم که مبادا کار اشتباهی از من سر بزند یا کسی را ناراحت کنم.

تحلیل عذرخواهی می کنم

اگر دائما در حال عذر خواهی هستید این مسأله می تواند دو دلیل داشته باشد، احتمالا کارهایی انجام می دهید که نمی بایست انجام دهید یا که بدون هیچ دلیل خاصی احساس گناه می کنید. شما به خاطرکارهایی که انجام می دهید و کارهایی که انجام نمی دهید ولی احساس می کنید که باید انجام می دادید نیز عذرخواهی می کنید

شما نیاز دارید تا از هر گونه درگیری و بحث دور باشید به همین دلیل در معذرت خواهی کردن پیشقدم می شوید. مخالفت نکردن جاده ای است که دوست دارید در آن پیش بروید. از این که بخواهید از عقاید و نقطه نظرات تان دفاع کنید معذب می شوید، به همین دلیل عقاید دیگران را می پذیرید.

تحلیل عذرخواهی می کنم

بر این باورند که ارزش شما براساس کارهایی که برای دیگران انجام میدهید تعیین می شود و همین طور قدر و قیمت شما به عنوان انسان بستگی به این دارد که چه قدر برای دیگران مثمرثمر و ارزشمند باشید. هر وقت که بتوانید برای دیگران کاری انجام دهید، احساس خوبی نسبت به خود دارید، حال آن که اگر نتوانید به کسی که از شما درخواست کمک کرده کمک کنید و کاری برایش انجام دهید به شدت سرخورده می شوید.

راهکار عذرخواهی می کنم

از خود دفاع کنید. «الینور روزولت» می گوید: «تا زمانی که خودتان نخواهید هیچ کس نمی تواند شما را خوار و حقیر کند.»

وقار و شخصیت خود را به خاطر جبران ناراحتی های کوچک از بین نبرید. متاسفانه در این دنیا هستند افرادی که سعی می کنند شما را به خاطر مسائل و حوادث بسیار جزئی ناراحت کنند. به آنها اجازه ندهید تا احترامتان را در دست بگیرند چرا که بازگرداندن آن کار مشکلی است به یاد داشته باشید، دیگران تنها وقتی قادر به انجام چنین کاری خواهند شد که شما به آنها اجازه دهید.

راهکار عذرخواهی می کنم

بیش از حد عذرخواهی نکنید. از به زبان آوردن جملاتی مثل: «خیلی متأسفم»، «دیگر چنین اتفاقی نمی افتد» یا «لطفا مرا ببخشید» خودداری کنید. در عوض می توانید این جمله را بگویید: «منظوری نداشتم. »

فقط در صورت لزوم عذرخواهی کنید. خوب خودت

اگر واقعا باعث آزار و اذیت کسی شده باشید عذرخواهی کردن هیچ اشکالی ندارد.

اما میان مقصر دانستن و سرزنش کردن خود به خاطر سوء تفاهمی که برای دیگران به وجود آمده است و تلاش برای آرام کردن کسی که ناراحت است تفاوت عمده ای وجود دارد. فقط از خود بپرسید: «آیا من مسبب این اتفاق بودم؟» یا «آیا من مقصر بودم؟»

منبع : دیوید جی . لیبرمن


ممکن است در رابطه با چرا به خاطر مسائل مختلف احساس گناه و عذر خواهی می کنم به این مطالب هم علاقه داشته باشید:

این مطالب را هم حتما بخوانید

1 دیدگاه

  1. سلام .من دختری ۱۸ ساله ام خدا خیرتان دهد کمکم کنید. من به شدت در روابطم با دیگران محافظه کارانه رفتار میکنم و مراقبم مبادا رفتاری از من آنها را ناراحت کند. من حتی مدت زیادی به این موضوع فکر میکنم که کاش حرفم را طور دیگری میزدم! نکند طرف مقابلم برداشت بدی را کرده باشد یا ایکاش طور دیگری بودم یا طور دیگری رفتار میکردم .گاهی مدام از دیگران میرنجم و حس نادیده شدن و ناعادلانه بودن رفتار بقیه بمن دست میدهد و انرژی ازم میگیرد و حس میکنم کسی در این دنیا منصف نیست .
    گاهی خودم را سرزنش میکنم از اینکه با دیگران رفتار خوبی دارم حتی با اینکه آنها رفتار چندان خوبی با من ندارند اما باز هم دلم به این راضی نمیشود که مثل خودشان بد رفتار کنم . و افکاری به سرم میزند که نکند آنها رفتارشان چندان بد نیست و من برای خودم دغدغه بیجا درست کردم و بیش از حد حساسم .همه اینها من را احاطه کرده و مدت زیادیست که تقریبا اصلا نتوانستم نسبت به امور مهم زندگیم آن اهمیت و تلاش لازم را داشته باشم و از همه چی عقب افتاده ام .خلاصه که من خیلی اذیت میشوم و احساس گناه و شرم و مقصر بودن احاطه میشوم و همواره احساس نوعی کاستی یا عدم جذابیت در رفتارم دارم .هیچ کس را به خودم وفادار نمیبینم در عین اینکه همواره وفادار بوده ام .دلم میخواهد بدانم مشکلم چیست چرا نمیتوانم خودم را با ارزش بدانم؟ و چرا نمیتوانم گاهی عصبانتیم را از دیگران به انها نشان دهم؟ چرا میترسم که از دستشان بدهم اما انها نه ؟ چرا همه چی را در خودم میریزم و نمیتوانم مثل خیلیها گاهی خودخواه و گاهی با اعتماد به نفس زیاد باشم که خودم را به دیگری ترجیح دهم ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا
Exclamation Triangle Check code