با ۶ ویژگی شخصیتی خانم ها آشنا شویم
خانم ها شش گروه می باشند :
مطالعات نشان می دهد که خانم ها شش گروه می باشند و شما باید بدانید جزو کدام گروه هستید.
گروه اول مادر و مقدس :
که در جامعه خیلی پذیرفته شده است. مادر و مقدس است.
یعنی دخترانی که خیلی حالت مادرانه و پرستار دارند و حالت پرورش دهنده دارند و همچنین مواظب و مراقبند و خیلی هم پاک و مقدس هستند و حالت مراقبت ، را بیش از هر چیز دیگری دارند و حالت شفقت یعنی دلسوز ، مراقب مواظب دیگرانند.
گروه دوم مدیر و مدبر :
مدیر و مدبر یعنی اداره کننده هستند.
کسانی هستند که می توانند سازماندهی و اداره کننده و اوضاع را همیشه در اختیار و کنترل داشته باشند و بالا بایستند و همه چیز را به نحوی زیر نظر داشته باشند.
بنابراین با آگاهی ، دانایی و تدبیرشان عمل می‌کنند.
گروه سوم معشوق و معشوقه :
معشوق و معشوقه است.
یعنی فقط دلبری می‌کنند و بیشتر در قالب معشوق ظاهر می شوند و به نوعی گیرنده می باشند و محبت را یک طرفه می خواهند اما محبت ورزی نمی کنند.
گروه چهارم ترکیبی از این سه :
ترکیبی از این سه نوع هستند.
مرد ها غالباً خواهان این نوع زنان می باشند. به عبارتی از یک طرف مادر می خواهند ، از طرفی ، یک زن اداره کننده و در حقیقت مواظب ، مراقب ،
مدیر و مدبر می‌خواهند و از طرفی ، احتیاج به کسی دارند که بتواند حالت شور ، شوق ، هیجان ، ارتباطات احساسی ، عاطفی و جنسی را داشته باشد.
اما دو گروه دیگر هم وجود دارد که در فرهنگ ما متاسفانه فراوان دیده میشود.
گروه پنجم ضعیفه :
ضعیفه است.
متاسفانه در فرهنگ ما بسیار به چشم می‌خورند و باورشان این است که من هیچ و ناچیزم و کاری از من بر نمی آید و نمی فهمم و نمی دانم و سرم باید پایین باشد و فقط بله و چشم بگویم.
معمولاً این آدم ها دنبال کسی هستند که از آن ها مراقبت می کند و خود را به عنوان فردی خدمت کار در خدمت همسر و فرزندان می بیند و همیشه از حق خود می گذرد و به عبارتی سنگ زیرین آسیاب است.
گروه ششم فمینیسم :
خانم هایی هستند که طرفدار مکتب فمینیسم می باشند و یا طرفدار آزادی و برابری زن هستند و دشمن مردان.
این گروه به دو صورت خودش را نشان می‌دهد:
۱- به صورت فردی متمدن که دنبال همسری هستند و احتمالاً به زودی همسرشان نیز جزو گروه زی ذی می شود.یعنی زن ذلیل.
بنابراین مرد کاملاً در اختیار و کنترلشان می باشد.
۲- به صورت کسی که دمار از روزگار مرد در می آورد. پول هایش را می گیرد و می رود و سراغ بعدی و پول‌های او را نیز می گیرد، می‌رود سراغ دیگری.
زندگی این و آن را به هم می زند.تخصصش این است که سراغ کسانی برود که فکر می‌کنند زندگی خوبی دارند اما زن از دست مرد کلافه است.
و این گونه عنوان می‌کنند که مردها را بدهید دست من تا درستشان کنم و در اصل آن ها یک نوع شکارچی هستند که دنبال یک مرد زخمی می باشند و رفتارشان مثل شیری است که حوصله ی شکار ندارد، اما دنبال یک آهوی زخمی می گردد و معمولاً هم پیدا می کنند.
این دو نوع آخر یعنی دشمن مرد ها و ضعیفه بودن، گرفتاری است که امیدوارم شما جزء این دو گروه نباشید.
اگر در گروه ضعیفه ها هستید، بیرون بیایید چون دورانش به سر آمده و اگر در گروه دشمن مردها هستید خودتان را اصلاح کنید.
آسیبی که معمولاً شما از پدر یا برادر یا یک مرد در زندگی تان دیده اید و یا نارضایتی که از دختر بودنتان دارید، و یا پیام های بد و منفی درباره ی زن که در محیط اجتماعی وجود دارد، سبب این نوع تفکر و رفتار شما شده است.
در هر فرهنگ و کشوری تقریباً جوانی ، متفاوت می باشد. مهم این است که اگر جوان بودم یا شمایی که جوان هستید کجا زندگی می کنید.
برای این که انسان مانند درختی است که با توجه به آب و هوایی که در آن رشد می‌کند قرار است خودش را پیدا کند یا مناسب آن آب و هوا باشد.
اگر احتمالاً شما ویژگی ها، مشخصات، انتظارات، هدف ها، برنامه ها و آرزوهایی دارید که با محیطی سازگارتر است، بهتر است در آن محیط باشید.
منظور این است که در هر فرهنگ با توجه به آن فرهنگ باید زندگی کرد و نمی توان در کشور دیگری با فرهنگ متفاوت زندگی کرد چون تقریبا این شدنی نیست.
این از آن ترکیب های عجیب و غریبی است که خیلی‌ها فکر می‌کنند از عهده اش بر می آیند ، اما آخر کار متوجه میشوند که بازنده هستند.
بنابراین حتماً انتخابی برای این که کجا می خواهید باشید ، صورت بگیرد (در صورت امکان) و ضمنا هر جا که بودید ناچار باید نقشی را ایفا و یا بازی کنید که مناسب آن محیط است که این معنایش بازی و حقه بازی نیست ، مثال :
وقتی که من رانندگی می کنم ، اگر پلیس مرا نگه دارد ، نمی‌توانم از این که من الان کنفرانس دارم صحبت کنم یا از این که پدر یا مادر هستم ، نباید سخنی بگویم.
اگر به خانه رفتید در حالی که برای بچه هایتان پدر یا مادر هستید ، در صورت بودن پدر و مادرتان در خانه ی خودتان، شما دختر و پسر آنها نیز هستید. بنابراین نقش های متفاوتی را ایفا می کنید.
برخی از آدم ها تصور و توهمی دارند که آدم باید همه جا یک جور باشد! در صورتی که باید نقش متناسب با هرجا را انتخاب کنیم. خوب خودت
در حالی که آن نقش و هسته ی اصلی و اساس شخصیت من، به مقدار زیادی قرار است ثابت باشد.
مهم این است که شما در چه خانواده ای متولد شده اید.رابطه ی پدر و مادر مهم است و یا این که چگونه پدر و مادری داشته اید و بسیار مهم است که در خانواده چند خواهر و برادر بوده اید؟
اگر در یک خانواده ی تک فرزند هستید، بسیار متفاوت می باشید در حالی که اگر در یک خانواده ای بودید که چهار خواهر و برادر داشته‌اید، بسیار مهم است که فرزند اول هستید یا فرزند دوم یا فرزند آخر؟
همچنین این موضوع نیز مهم است که در خانه ی شما اگر دختر هستید و چهار برادر داشته باشید و یا اگر پسر هستید و ۴ خواهر داشته باشید،
فاصله ی سنی شما چقدر است؟
مهم است که پدر و مادر به ماجرای پسری و دختری و دختر بزرگ و دختر کوچک چگونه نگاه می کنند؟
و چه مزایایی قائل هستند و چه مسئولیت هایی را به عهده ی شما می گذارند؟ درست مانند آدمی که خیلی چاق است یا خیلی لاغر و باید در انتخاب غذا ، در انتخاب ورزش، حتی به خاطر کوچک و بزرگ بودن سایز در انتخاب لباس هم متفاوت عمل کند.
اگر شما فرزند اول هستید:
این پدر و مادر هستند که شما را پرورش و رشد می دهند تا بعد از سه سال که خواهر یا برادرتان متولد شده است.
اگر شما فرزند دوم هستید:
همین که خودتان را بشناسید که از حدود ۴ ماهگی است یا اطراف تان را شناسایی کنید آن موقع خواهر یا برادر بزرگتر هستند که نقش بیشتری حتی از پدر و مادر در تربیت شما دارند.
بنابراین ۱۰ سال بعد این خواهر و برادرها هستند که تربیت می‌کنند و به همین علت است که حتماً متفاوتند.
بنابراین اگر شما جای فرزند اول را با دوم عوض کنید، هفتاد ، هشتاد درصد با یک موجود دیگری روبرو هستید.
علت تاکیدم این است که باید بدانید در کجا و در چه موقعیتی قرار دارید و بعداً در ازدواج نیز مهم است که بدانید چه کار می کنید.
شما اگر فرزند اول هستید احتمالاً با کسی که بازی می کنید نیز فرزند اول است (همبازی).
شما باید بدانید برای جنگ آماده اید. برای اینکه این نوع نظام ذهنی در حالت عادی زمینه را برای برخورد فراهم می‌کند.
اگر شما و همبازی تان فرزند آخر باشید این احتمال وجود دارد:
هر دوی شما منتظر شود که شخص دیگری از شما مواظبت و مراقبت کند. یعنی یکی از شما پدر و مادر دیگری می شود ، به خاطر اینکه این نقش را به خاطر بچه آخر بودن انتخاب می کنید.
اگر هر دو فرزند اول هستید: احتمالاً هم نوع خوابتان ، همه نوع زندگی تان ، با فرزند آخر تا آخر عمر به صورت یک کسی که بزرگتر است و کسی که کوچک تر است باقی می ماند و در نتیجه تمام روابطتان متفاوت خواهد بود. خوب خودت
بنابراین ، این که در چگونه خانواده ای بوده اید ، روابط چطور بوده ، پدر و مادر با شما چگونه برخورد و برداشتی داشته اند ، نقش بسیار مهمی در ساختن شما یا اهمیت بسیار زیادی در فرم شخصیت شما دارد.
این چیزی است که باید دانست و برخی از اوقات باید تعدیلش کرد.درست مثل آدمی که چاق است و باید لاغر شود و یا آدم لاغری که باید چاق شود.
هنگامی که من فرزند اول هستم باید بدانم میلی در من به اداره کردن ، به کنترل ، به مسئولیت ، به نوعی رهبری ، به نوعی مواظبت و مراقبت بزرگسالانه از دیگران وجود دارد.
بنابراین با دانستن این که این گرایش‌ها در من وجود دارد ، هر جا که می روم ده ، بیست ، چهل درصد این تمایل را در خودم پایین بیاورم و کمتر کنم.
به خودم هشدار بدهم که عقب بنشین و اختیار و فرصت را به دیگری بده تا این که بخواهم برعکس فکر کنم و بگویم این چون منم و چنین کرده‌ام ، پس باید هم چنان به وضع و حالی که در گذشته بوده ادامه بدهم.
بنابراین بسیار مهم است که شما در این وضعیت کجا قرار گرفته اید.
« دکتر هلاکویی »
💡فرمول عشق در انتخاب همسر و ازدواج چیست؟
💡آیا ازدواج مانع رشد و تکامل انسان میشود؟
💡شرایط بخشش در زندگی زناشویی چیست ؟
💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید .
