با دگرگونیهای کودک بعد از یک سالگی آشنا شویم
دگرگونیهای کودک بعد از یک سالگی
از یک سالگی به بعد چند دگرگونی در زندگی حال و توانایی کودک ایجاد می شود
۱. راه رفتن
راه رفتن سبب می شود که به پیروزی بزرگی برسد که تا الان دنیا را دیده از الان به بعد می خواهد دنیا دیده شود.
۲. کودک فهمی تازه پیدا می کند
مخصوصا اگر حرف های شما با حرکات بدنی همراه باشد احساس خوبی خواهد داشت که شما را میفهمد و شما او را میفهمید به همین دلیل برخی از اوقات عصبانیت کودک به این علت است که شما او را نمی فهمی و یا متناسب با خواسته و عمل نمی کنید.
۳. حرف میزند و یا صداهایی از خود در می آورد و پیامش را برساند.
همچنین در حدود ۱۲ ماهگی به بعد به عضلات خود مسلط میشود و کنترل خود را در فرمان دارد.
۴. او میخواهد دنیا را لمس و حس کند
به بخاری یا پنکه نزدیک می شود به لیوان آب دست میزند و آب را روی قالی می ریزد و از نقش آب ریخته شده روی قالی لذت می برد
۵. مایل است همه چیز را آزمایش کند
بنابراین آن زمانی که سن و از ۱۴ و ۱۶ ماهگی گذشته است ، دقیقا میداند شما کار را دوست ندارید و ما این نیست که آن کار را انجام دهید اما کودک به خاطر اینکه به آرامش برسد دقیقاً این کار را خواهد کرد در نتیجه کودک به دنبال بودن خودش را بودن شما و جدا از هم بودن می باشد و با ایجاد آمادگی و فراهم کردن شرایطی که شما را به نوعی گل بزند و یا بخنداند دست به آزمایش می زند.
۶. درگیر چالش و مبارزه می شود
کودک مبلی را با زور بسیار و صورت برافروخته هل می دهد تا به شما نشان دهد که آماده مبارزه است حس تجربه ، آزمایش ، چالش و مبارزه را از راه بازی ایفا می کند ، حتی به وسیله اسباب بازی هایش.
۷. تخیلات و تصورات کودک
تخیلات کودک مهم است و آن گونه که دوست دارد دنیا را میبیند به همین دلیل است که شما با کودکی روبهرو هستید که به راحتی می تواند چیزهای مختلف و متفاوت را نشان دهد در حالی که خبر از صفحات آن دارد مانند پرتاب کردن کاغذ به شکل هواپیما و می داند که این کاغذ با هواپیما مختلف و متفاوت است و یا احتمال آن قاشق خالی را به طرف دهانش می برد ولی می دهد داخل آن چیزی نیست
گفتگو با دوست خیالی که از دو سالگی به بعد پیدا می شود هیچ مشکلی ندارد و حتی به بهانه دوست خیالی به شما نه میگوید و باید قبول کرد که خیلی اوقات فکر اون تنها زمینههای هنری بر که زمینههای علمی را نیز در به وجود میآورد مطالعات نشان میدهد که تا سن ۶،۷ سالگی نه خیلی آسیب نمیزند
۸. کودک به حرکات بدنی نیز علاقه مند است
این حرکات فقط به کار بردن عضلات بدن است مانند ملق زدن ، آزمایش کارکردهای عضلات بدن ، صدای خود را بالا و پایین بردن پرت کردن خود از بلندی مانند پله یا مبل.
نکته درباره کنجکاوی کودک
کوشش یک نونهال ، بین ۱۲ تا ۳۶ ماهگی تجربه زندگی و آزمایش و مبارزه با آنچه که در جهان است می باشد و همیشه در حال حرکت و کنجکاوی است به همین علت است که کودک وسایل آشپزخانه را زمین می ریزد و سراغ کشور لباسها میرود و همه لباس ها را به بیرون پرتاب میکند و یا قیچی و سیخ را در پریز برق فرو میکند به عبارتی کاشفی است که دنبال کشف خود و جهان پیرامون است ولی به دلایل بسیار باید مواظب بود
۹. میل کودک به کشف
به دلیل میل باورنکردنی و به کشف ، خواهان خبردار شدن از جهان است و به هیچ وجه از قبل برنامه یا باور را نسبت به چیزی ندارد وقتی که کودک مشغول بازی با شماست به یکباره به خاطر آمدن کسی یک دفعه همه چیز را رها میکند و راهیان منطقه میشود این است که سبب میشود در آن ۱۴ تا ۳۶ ماهگی را به عنوان دورانی که خودمختاری و استقلال و آزادی به وجود میآید که با خودش جدایی و فردیت را به همراه دارد تجربه کند و پشت سر بگذارد.
۱۰. خودمختاری و آزادی
کودک بین ۱۲ تا ۱۴ ماهگی تا ۳ سالگی باید به مرحله خودمختاری و آزادی برسد او میداند در جهان نقشی دارد و باید خودش به استقلال برسد به طوری که حس و احساس و عمل کننده فردی مختلف و متفاوت و در عین حال مرتبط با دیگران باشد او در آغاز فردی آزاد و طبیعی است چون غیر از آن چیزی که طبیعت به اجازه داده نمی خواهد و نمیتواند که بخواهد و مانند ما بقیه موجودات آزاد است.
جستجوگری و کنجکاوی
کودک با وجود میل به جستجوگری و کنجکاوی موجودی است که توانایی تشخیص خوب و بد ، درست و غلط مناسب و غیر مناسب را ندارد و به پیامد و نتیجه کارش فکر نمی کند مانند اتومبیلی است که حرکت میکند اما ترمز و فرمان ندارد و پدر مادر هر دو فرمان و هستند
کودک در این دوره از طریق دو مکانیزم کارها را انجام می دهد:
۱.کوشش و خطا
اگر کارهایش منجر به شکست شد به این باور می رسد که دنیا جایی است که نمیتواند در آن کاری کند و برعکس
۲.جنگ و گریز
مرحله ای است که در حیوان زیاد دیده میشود یعنی بر اساس این که می تواند به جنگ یا خیر در صحنه می ماند یا نمی ماند.
۱۱. به خاطر رسیدن به هدف هایش مقلّد میشود و تکرار میکند
اولین کاری که میکند حرف زدن از کوشش میکند و حرفهای ما را در جاهایی که حتی مناسب نیست به علت ندانستن معنی و محتوای آن به کار میبرد و فقط می خواهد این نقش را بازی کند که بگوید مثل ما دانا و توانا می باشد حتی شمارش اعداد او نیز ، هیچ معنا و مفهومی اعداد ندارد به همین دلیل در چنین شرایطی تلاش میکند مانند بزرگسالان باشد حتی غذای شما و یا شیرینی شما را بخورد و شیرینی خود را به شما بدهد و یا بازی کردن جزئیات نقش بزرگسالان ، کوشش می کند بزرگسال باشد نباید فکر کنید که کار او لجبازی است و اصرار ما احتمالاً پدر و مادری است.
ازنظر کودک وقتی که دو نفر بر سر یک موضوع اصرار و تاکید دارند موضوع حقانیت و درست و خوب بودن مطرح نیست بلکه مسئله اساسی و اصلی این است که او تصور میکند که شما پافشاری میکنید و بنابراین وقتی فرزند خوبی باشد او هم باید در زندگی پافشاری کند و معمولاً این گونه بچه ها هستند در بزرگسالی موفقیتها و پیروزیهای فراوانی را به دست خواهند آورد.
به همین دلیل که کودک آزاد و رها شده بدون نگرانی از خطر و پیامدی به حرکت درآمده و باید به او کمک کرد تا به اهدافش برسد در حالیکه به تغییر اهدافش میپردازد و کارهای مختلفی انجام میدهد باید آسیب به او نرسد
محیط زندگی کودک بعد از یک سالگی باید بسیار امن و امان باشد ؛ به عبارتی از یک سالگی به بعد خانه ، خانه پدر و مادر نیست بلکه خانه کودک است یعنی هر وسیله ای را که خطر ساز باشد باید از او دور کرد و در حالی که باید به فکر مکان امن برای او باشیم ، و بدانیم که آسیب نیز میتواند برای او به لحاظ روانی و جسمی بسیار خطرناک باشد.
کودک را باید درگیر کرد تا از طریق درگیری به یادگیری برسد ، و این محیط باید از امکانات آموزشی باشد آموزشی که همراه با تشویق است و تشویقی که با خودش پاداش و نتیجه دارد کودک باید هم در کارهای خودش پاداش ببیند و هم به او پاداش داد
وقتی که پدر و مادر حد و مرزی در آغاز برای کودک تعیین کنند کودکان را می پذیرد، هرچند در ابتدا مخالفت کند.
مثلا بگوییم وارد این قسمت از آشپزخانه نشو ، چون گاز هست و خطرناک است و روزی که به او میگوییم که به این شی نمیتواند دست بزند و اگر محکم بر سر این موارد بایستیم معمولاً به فرزندانمان کمک خواهیم کرد و یا روزی که او را به کار ببریم میتوانیم بگوییم که اولاً از پارک خارج نمی شوی دوم از کسی غذا نمی گیری و به کسی هم غذا نمیدهی سوم با کسی دعوا نمیکنی احتمالاً با گفتن این حرف های خط مرزی و تاکید در یک یا دو مورد کودک خواهد فهمید که در بقیه موارد آزاد است.
به هر حال زمانی که مایلید فرزند خود را از کاری باز دارید بهتر است که آن مانع ، جنبه حقیقی ، طبیعی و واقعی داشته باشد.
به طور مثال اینکه بگوییم : تو نمیتوانی بیرون بروی ، بلکه باید واقعی و عینی بگوییم که : در قفل است
زمانی که میخواهیم کودک را از فکر و موضوع خاصی به سمت دیگری بکشیم ، باید جانشین جالب و جاذبی برای او تهیه کنید کودک در آغاز به دنبال شباهت هاست ولی آهسته آهسته به دنبال تفاوت ها نیز می رود و در این زمان است که خطری او را تهدید می کند.
منبع : دکتر هلاکویی
💡با اهمیت همبازی در زندگی کودک آشنا شویم ؟
💡با چند توصیه انحرافات خلق و خو در کودکان را کنترل کنید
💡با حواس پنجگانه کودکان بیشتر آشنا شویم
💡همچنین شما میتوانید از ویدئو های آپارات خوب خودت دیدن فرمایید و مطالب مرتبط مورد نیاز خود را در آن بیابید.